انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸۴ - در شکایت
تو وزیری و منت مدحت گوی
دست من بیعطا روا بینی
شو وزارت به من سپار و مرا
مدحتی گوی تا عطا بینی
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۲۶۱
گر می خواهی که سرّ اوحی بینی
دیده بگشای تا تماشا بینی
من من گویم ولیک او را خواهم
تو او گویی ولیک خود را بینی
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۴۲
هم بر سر آن نیی که ما را بینی
وان حال که دیده یی یکی وا بینی
برخیز و بنظّارۀ احوال من آی
گر دل دهدت که درد دلها بینی
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۳ - در تفسیر و هو معکم اینما کنتم و نحن اقرب الیه من حبل الورید و فی انفسکم افلا تبصرون و من عرف نفسه فقد عرف ربه و قلوب العارفین خزائن اللّه.
هر کجا رو نهی ورا بینی
سر ها جمله بیخطا بینی
همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۹۶
ای باد اگرش خوش دل و تنها بینی
و او را هوس این دل شیدا بینی
گویش تو بدان نشان که دی میگفتی
کاحوال تو چون است بیا تا بینی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹۱
دلا، آن ترک را دیدی، کنون سامان کجا بینی؟
نمی گفتم درو منگر که خود را مبتلا بینی
به خیل آن سواری لشکر دلهای مشتاقان
فروزان همچو آتشهای لشکر جابه جا بینی
نیارم گفت کش پابوس از من، ای صبا، لیکن
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
در آ در بحر ما با ما که عین ما به ما بینی
به چشم ما نظر میکن که تا نور خدا بینی
بیا و نوش کن جامی ز دُرد درد عشق او
حریف دردمندان شو که درد دل دوا بینی
مگر آئینه گم کردی که بیآئینه میگردی
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲۷
گر تو روی دل خود آینه سیما بینی
چهره دوست در آن آینه پیدا بینی
چون تو از ظلمت هستی نفسی باز رهی
همه آفاق پر از نور تجلی بینی
دل بآب مژه و آه جگر صافی کن
[...]
جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱۵ - رشید وطواط
تو وزیری و مدح گوی تو من
دست من بی عطا روا بینی
تو وزارت به من گذار و مرا
مدحتی گوی تا عطا بینی
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۱
بملک فقر خود را آن زمان فرمانروا بینی
که بر سر خاک به از سایه بال هما بینی
جهانی را بهمت زیر دست خود توان کردن
برین تل گر برآیی، عالمی را زیر پا بینی
ز آزار قناعت نیست کم رنج طلب، آن به
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۶
تا مگر قصر کبریا بینی
خود نبینی، مگر خدا بینی
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۲
هرچه را صاحب بقا بینی
نقش این عاریت سرا بینی
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۳
گر چشم سیاهش را از چشم صفا بینی
آهوی خطایی را در عین خطا بینی
اطوار تطاول را در طرهٔ او یابی
زنجیر محبت را بر گردن ما بینی
بر طرهٔ او بگذر تا مشک ختن یابی
[...]
رهی معیری » غزلها - جلد اول » ترک خودپرستی کن
گر به چشم دل جانا جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل جلوه خدا بینی
راز آسمانها را در نگاه ما خوانی
نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی
در مصاف مسکینان چرخ را زبون یابی
[...]