گر تو روی دل خود آینه سیما بینی
چهره دوست در آن آینه پیدا بینی
چون تو از ظلمت هستی نفسی باز رهی
همه آفاق پر از نور تجلی بینی
دل بآب مژه و آه جگر صافی کن
تا چو آیینه پاکیزه مجلی بینی
از دم و نم رخ آئینه شود تیره ولیک
روی آئینه دل زین دو مصفا بینی
بزم اقبال تو آراسته گردد آندم
که چراغ از تف جان و مژه شعلا بینی
چند گوئی که ندیدم اثر طلعت دوست
دیده از خواب گران باز گشا تا بینی
سر موئی اگر از سر هویت دانی
دوست را در همه آفاق هویدا بینی
رشته صد تو بود اندر نظر ظاهر بین
چو سر رشته بیابی همه یکتا بینی
گر بباران نگری قطره فزونست از حد
چون بدریا برسد خود همه دریا بینی
نور انجم چو بیامیخت نگردد ممتاز
گرچه بر چرخ بسی گوهر رخشا بینی
یک مسمی چو تجلی کند از بهر ظهور
اختلاف صور و کثرت اسما بینی
سوی وحدت نظری کن بکمال اخلاص
تا در او اسم و صفت عین مسمی بینی
واحدی در همه اعداد چنان سیاریست
سریان احد اندر همه اشیا بینی
سبل هستی خود دور کن از دیده دل
تا رخ دوست بدان دیده بینا بینی
اختلافت صور آمد سبب کثرت و بس
چون ز تنها گذری دلبر تنها بینی
سقف دیوار چو مانع شود از پرتو شمس
نور خورشید بهر خانه ز مجرا بینی
صورت جزوی هر خانه چو ویران گردد
نور بی شایبه کثرت اجزا بینی
پنبه از گوش بدر کن که همی گوید یار
من چو اندر نظرم چند بهر جا بینی
قانع وعده فردا شده ای خود چه شود
اگر امروز تو فردائی ما را بینی
ما چو بحریم و تو چون قطره ز ما گشته جدا
چون تو دریا برسی خود همه دریا بینی
تو نقاب رخ مائی چو ز خود باز رهی
بی حجاب از رخ ما جای تماشا بینی
ما چو آبیم تو چون کف که بود بر سر آب
چون ز کف درگذری آب همانا بینی
ما چو دریم گرانمایه و تو چون صدفی
چون صدف را شکنی لؤلؤی لالا بینی
دیده از ما طلب و چهره بدان دیده ببین
کی بهر دیده حسین روی دلارا بینی
بنده یار شوی شاهی عالم یابی
خواری عشق کشی عزت والا بینی
رنج نابرده کجا گنج بدستت آید
درد نادیده کجا روی مداوا بینی
شوره از خاک دمد پس گل و سنبل روید
غوره از تاک رسد پس می حمرا بینی
وعده یسر پس از عسر بود در قرآن
طلعت نوروز بعد از شب یلدا بینی
خطر بادیه مردانه دو سه روز بکش
کآنچه دلبر کند آنرا همه زیبا بینی
در هواهای هویت به پر عشق بپر
کآشیان برتر ازین عرش معلا بینی
منتهای سفر روح قدس را در سر
گاه معراج دلت پایه ادنی بینی
آن محبت که ظهور همه از جوشش اوست
تو مپندار که او را شنوی یا بینی
روح را در طلبش عاجز و حیران یابی
عقل را در صفتش واله و شیدا بینی
آفت جان و دل گوشه نشینان عشقست
که بهر گوشه از او فتنه و غوغا بینی
آتش عشق گهی در دل یوسف یابی
گاه در جان غم اندوز زلیخا بینی
نازنینی است که گه ناز کند گاه نیاز
تا تو در وی صفت وامق و عذرا بینی
گاه از دیده مجنون نگرد در لیلی
گاه در دیدنش از دیده لیلا بینی
آنچنان گنج که در عرش نگنجید حسین
دیده بگشای که در کنج سویدا بینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و رابطه عمیق بین عاشق و معشوق میپردازد. شاعر میگوید اگر به درون خود نگاه کنی، چهره دوست را در دل خود میبینی و با رهایی از ظلمات هستی، نور و زیبایی را در اطراف خود احساس میکنی. او بر این اعتقاد است که با خلوص نیت و نگاه به وحدت، میتوان به معانی و زیباییهای پنهان دست یافت. در این شعر، بر اهمیت تلاش و صبر در عشق تأکید شده و گفته میشود که برای دستیابی به گنج عشق، باید رنج کشید. همچنین به مفاهیمی چون وحدت وجود و زیبایی الهی اشاره میشود و در نهایت، میگوید که در سیر و سفر عشق، زیباییها و نشانههای الهی را در همه جا میتوان یافت.
هوش مصنوعی: اگر به دل خود نگاه کنی، میتوانی چهره دوستت را در آن آینه ببینی.
هوش مصنوعی: چون تو از darkness باشی، نفس را به آزادی باز میکنی و در این صورت، همه جا پر از نور نشانهای از وجود تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: دل خود را با اشکی همچون آب و نالهای مانند آه جگر تصفیه کن، تا همچون یک آیینهی زلال و پاک، زیبایی را ببینی.
هوش مصنوعی: از بخار و تبخیر دما، آیینه میتواند تیره و کدر شود، اما تو بر اثر این دو، میتوانی چهره دل را صاف و روشن ببینی.
هوش مصنوعی: وقتی که چراغ عشق و شور در چشمانت درخشش پیدا کند، آن موقع است که جشن خوشبختی تو به زیبایی و شکوه میرسد.
هوش مصنوعی: چند بار بگویی که اثر زیبایی دوست را نمیبینم، چشمانت را از خواب سنگین بگشای تا بتوانی آن را ببینی.
هوش مصنوعی: اگر به عمق وجود آدمی پی ببری، میتوانی دوست را در هر جایی، حتی در کوچکترین جزئیات زندگیاش، مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: در نگاه کسی که فقط به ظاهر توجه میکند، فقط یک رشته از ارتباطات میان تو وجود دارد. اما وقتی به عمق این رشته پی ببری، متوجه میشوی که همه چیز در نهایت به یک حقیقت واحد منتهی میشود.
هوش مصنوعی: اگر به باران نگاه کنی، قطرهها بیشتر از حد معمول هستند؛ اما وقتی به دریا برسند، دیگر فقط دریا را میبینی.
هوش مصنوعی: وقتی نور ستارهها با هم ترکیب میشود، نمیتوان آنها را از یکدیگر تمییز داد؛ هرچند در آسمان جواهرات درخشان زیادی وجود دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که یک حقیقت حقیقی خود را بروز دهد، تفاوت اشکال و تعدد نامها را میتوان دید.
هوش مصنوعی: به سمت اتحاد و یکپارچگی با تمام وجود خود توجه کن تا در آنجا ببینی که نام و ویژگیها به خود واقعیت تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: یک واقعیت واحد در تمام عددها وجود دارد که مانند یک سیاره در حال گردش است و وجود آن را میتوان در همه چیز مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: راههای زندگی خود را از دید دل دور کن تا بتوانی چهره دوست را با چشم بینا ببینی.
هوش مصنوعی: اختلاف شکلها و ظواهر باعث شده که کثرت و تنوع به وجود بیاید. اما زمانی که از تنهایی بگذری و به تنهایی دلبر خود برسی، او را تنها و بیهمتا خواهی دید.
هوش مصنوعی: اگر دیوار سقف مانع ورود نور خورشید شود، میتوانی نور را از طریق دیگری به خانه بیاوری.
هوش مصنوعی: وقتی یک بخش از خانه خراب شود، میتوانی بدون شک نور و روشنی را که ناشی از وجود اجزای زیاد است مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: گوشهات را از پنبه خالی کن چون محبوبم میگوید زمانی که در نظر من هستی، چرا در جاهای دیگر دیده میشوی؟
هوش مصنوعی: اگر تو به وعده فردا راضی شدهای، چه فایده دارد که امروز ما را نادیده بگیری؟
هوش مصنوعی: ما مانند دریا هستیم و تو مانند یک قطره که از ما جدا شدهای. وقتی که به دریا بپیوندی، خودت را در میان تمامی دریا خواهی دید.
هوش مصنوعی: وقتی که از خود به دور میشوی و بیپرده مینمایی، زیباییای را که در چهرهات نهفته است، به وضوح میتوان دید. در این حالت، دنیای دوستی و محبت را میتوان بهتر مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: ما مانند آب هستیم و تو مانند کف که بر روی آب قرار دارد. وقتی از آن کف عبور کنی، فقط آب را خواهی دید.
هوش مصنوعی: ما مانند گنجینهای ارزشمند هستیم و تو مانند یک صدفی. اگر این صدف را بشکنی، زیبایی و ارزش ما را خواهی دید.
هوش مصنوعی: چشمانت از ما خواسته و با چشمانت زیبایی را ببین، چه کسی مانند حسین با آن چهره دوستداشتنی میتواند دل را شاد کند؟
هوش مصنوعی: اگر بنده محبوبی شوی، در دنیا مقام والایی به دست خواهی آورد و با تحمل رنج عشق، به عزت و سربلندی دست مییابی.
هوش مصنوعی: اگر سختی و رنجی را تحمل نکرده باشی، چگونه میتوانی به گنج و ثروت دست یابی؟ و اگر درد و رنجی را درک نکرده باشی، چگونه میتوانی به درمان آن دست پیدا کنی؟
هوش مصنوعی: از زمین شور و تلخ، گل و سنبل میروید و از درخت تاک، انگور میرسد که اینها به می خوشگوار تبدیل میشوند.
هوش مصنوعی: پس از دشواری، آسانی وعده داده شده است و مانند اینکه بعد از شب طولانی یلدا، نوروز با روشناییاش فرامیرسد.
هوش مصنوعی: مدتی در مسیر دشوار با شجاعت پیش برو، زیرا آنچه را که محبوب میسازد، همهاش زیبا و دلچسب به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در لحظات عاشقی، با تمام وجودت به احساساتت ارزش بده و خود را به اوج عشق برسان، چرا که در این حالت، میتوانی صفا و زیباییهای بالاتر از همه چیز را مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: در اوج سفر روح مقدس، در بالاترین نقطه نزدیکی به دل، جایگاه نزدیکترین مقام را خواهی دید.
هوش مصنوعی: محبت واقعی که همه چیز از وجود او ناشی میشود، اینطور نیست که تو بتوانی او را بشنوی یا ببینی.
هوش مصنوعی: در پی او، روح انسان ناتوان و گیج است و عقل در توصیف او حیران و مجذوب میشود.
هوش مصنوعی: عشق برای کسانی که گوشهنشین هستند، سبب ایجاد درد و رنج است. زیرا هر جا که بروی، نشانهها و تأثیرات عشق را میبینی که مانند طوفانی غوغا به پا کردهاند.
هوش مصنوعی: عشق گاهی در دل یوسف شعلهور میشود و گاهی در جان زلیخا که غم در دل دارد.
هوش مصنوعی: دختر زیبایی است که گاهی با ناز خود را نشان میدهد و گاهی به مهربانی نیاز میکند، تا تو در او ویژگیهای عاشق و معشوق را ببینی.
هوش مصنوعی: گاهی مجنون به خاطر عشق، از دیدههایش لیلی را نمیبیند و گاهی هم در زمان دیدن لیلی، خود را به گونهای نشان میدهد که او را نمیبیند.
هوش مصنوعی: آنقدر عظمت و ارزش حسین بالا است که حتی در عرش نیز جایی برای او وجود ندارد. چشمانت را باز کن و ببین که این عظمت در دورترین مکانها نیز قابل مشاهده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.