گنجور

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - مطایبه در عذر مستی

 

گفتی اجل شهاب موئید که آن فلان

رفت و نگفت رفتم و این ناصواب رفت

از بادهٔ نعیم تو شد چون به خانه مست

رفتم چگونه گوید آن کو خراب رفت

انوری
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

ای بسا کس کاندرین سودا برفت

گرچه بسیاری بره تنها برفت

عطار
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۹

 

از خطِّ دلْ سیه، ز رخش آب و تاب رفت

مظلوم ظالمی که به پای حساب رفت

مشت زری که غنچه ز بلبل دریغ داشت

در یک نفس تمام به خرج گلاب رفت

آورد نبض دولت بیدار را به دست

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵

 

خوی از جبین مریز که قدر گلاب رفت

گرمی مکن که رنگ رخ آفتاب رفت

صد بار سر ز خواب برآورد بخت و باز

پنداشت روز من شب و دیگر به خواب رفت

بر شعلة فسردة من گرد غم نشست

[...]

فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب‌بند در رثای حضرت سیدالشهدا (ع)

 

زین درد پایِ عشرت دنیا به خواب رفت

این گرد تا به آینة آفتاب رفت

فیاض لاهیجی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۶۴ - ماهی گیر

 

شوخ ماهیگیر امشب در کنار آب رفت

هر که آمد دام خود را پهن کرد و خواب رفت

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۲۵ - ملتقچی

 

چون فتیله بس که ملتقچی پر از تاب رفت

عاشقان خویش را فریاد کرد و خواب رفت

سیدای نسفی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶ - در معنی‌ طلب‌ و قبح‌ سوء ظن‌

 

باز گویا چشم‌ فهمت‌ خواب‌ رفت‌

نه‌ پی‌ آب‌ این چنین‌ بی‌تاب‌ رفت‌

صفی علیشاه
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵۲ - قصر شرف النسا

 

از دلش تاب و تب سیماب رفت

خود بدانی آنچه بر پنجاب رفت

اقبال لاهوری