صامت بروجردی » کتاب المناجات با قاضی الحاجات » شمارهٔ ۳ - و برای او همچنین
یا رب مرا به چنگ بلا مبتلا مکن
دست مرا ز دامن لطفت جدا مکن
از حد گذشته گرچه گناه و خطای ما
چشم از گنه بپوش و نظر بر خطا مکن
افعال ما به وفق و رضای تو گر که نیست
[...]
صامت بروجردی » کتاب المناجات با قاضی الحاجات » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
یا رب اگر ز کرده ما پرده وا کنی
ما را به خجلت ابدی مبتلا کنی
ابلیسوار جامه طغیان به بر کند
گر یک نفس به خویش کسی را رها کنی
هر کس به جان خویش جفا بیشتر کند
[...]
صامت بروجردی » کتاب المناجات با قاضی الحاجات » شمارهٔ ۵ - و برای او همچنین
شد وقت آنکه درد نهان را دوا کنیم
روی نیاز خویش به سوی خدا کنیم
ای خفتگان بستر راحت سحر رسید
خیزید تا گذر به خدا از رجا کنیم
خیزید تا به وعده «ادعونی استجب»
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱ - تاریخ مرحوم نوائی
جهانا میجهانی رخش کین تا کی در این بِیْدا
عجب بیدادها بینم در این بِیْدا ز تو پیدا
کنی تا کی به یک کاسه دهی تا کی به یک کیسه
عسل با زهر حنظل با طبرزد خار با خرما
خراشد صورت دل چند از دستت به هر محفل
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲ - در تعمیر مسجد سرداب معروف به مسجد زنگیه
در زمان دولت فرمانروای کشور جم
شه مظفر خسرو فرخنده ظلالله اعظم
جامع علم و عمل مجموعه توفیق و تقوی
حافظ دین حامی شرع رسولالله خاتم
آیتالله مقتدای خلق عبدالله که یزدان
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۴ - تاریخ مرحوم میرزا زین العابدین روضه خوان
چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین
شد به باغ خلد نزد آل یاسین همنشین
کلک (صامت) بهر تاریخ وفات او نوشت
کرد حق یک سر به جنت جای زینالعابدین
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۵ - تاریخ زلزله عجیبه سیلاخور
به گوش خلق ز بس شد ز باد غفلت پر
نهیب مرگ بود چون نوای زنگ شتر
چنان نجاست طول عمر سرایت کرد
که قلب شسته نگردد ز آب جاری و کر
هر آنچه آیت تنبیه حق کند ظاهر
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۶ - تاریخ وفات مرحوم میرزا صالح مداح
سپهر بیوفا تا تیر عدوان در کمان دارد
تن آزادگان را جای پیکان در نشان دارد
ز بس با اهل فضل و مردم دانا بود دشمن
یکایک را به کف تیغ اجل اندر کمان دارد
به اهل بیت عصمت بس که میل دشمنی دارد
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۷ - تاریخ وفات مرحوم حاجی غلامحسین
هر که قدم زد چو غلامحسین
در ره تحصیل مقام حسین
مست ز جان کرد گذر مردوار
از اثر نشئه جام حسین
رفت سوی کرببلا از وطن
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۸ - ماده تاریخ
داد کز بیداد کردون وز جفای آسمان
نیست یک دم خاطری آسوده از کید جهان
راحت دنیا غم است و عشرت او ماتم است
شادیش در پی عزا باشد بهارش را خزان
سال و مه دارد خیال کشتن خرد و بزرگ
[...]
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۹ - و برای او
فرداست که از رحمت حق عاصی رانده
خود را بطرب خانه فردوس رسانده
و آن کس که به شبها ز ریا نافله خوانده
بیچاره کلاهش به پس معرکه مانده
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۰ - و برای او
مرد گر در پیش زن ببرتبه شد عارش کم است
پیش پا افتد هر آن سنگی که مقدارش کمست
رفته رفته زن شود بر پشت آن شوهر سوار
ریش او را گیرد و گوید که سربارش کم است
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۱ - و برای او
شکر ز گفته (صامت) ز بس فراوان است
بهای شکر و بازار قند ارزان است
ولی هزار شکر جای نان نمیگیرد
هزار شعر و غزل پیش گرده حیران است
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۲
زانرو ببر هر که بخواهم بروم
آن هم به تو و لطف تو باشد محتاج
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۲
هر که اندر پی غمخواری مردم نشود
ز خدا قابل احسان و ترحم نشود
حج اکبر طلبی رو غم درویشان خور
کعبه را سنگ نشانست که ره گم نشود
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۲۵ - و برای او
ای به محراب عبادت کشته از شمشیر کین یا امیرالمومنین
شد سیهپوش از غم داغ تو جبریل امین یا امیرالمومنین
با خبر از تیغ بن ملجم تو بودی بر ملا یا علی آخر چرا
بازوی خیبر گشا بیرون نکردی ز آستین یا امیرالمومنین
تا که ننماید کسی انکار از شق القمر بعد پیغمبر دگر
[...]
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۳۰ - و برای او همچنین
امروز بود وقت عزای علیاکبر
سوزد دل عالم ز برای علیاکبر
هر کس که شدی طالب دیدار پیمبر
میکرد تماشای لقای علیاکبر
گردید مهیای خزان گلشن ایجاد
[...]
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۱ - مصائب و غیره
زینب چون دید خسرو دین مانده بیمعین
رفت و گرفت دست دو طفلان نازنین
آورد آن دو تا گل گلزار خویش را
با چشم اشکبار به نزد امام دین
گفتا که خواهم ای شه خوبان ز جان کنم
[...]
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۲ - در تنبیه و گریز به مصیبت حضرت علی اصغر
تا توانی ای دل از وضع جهان بنما کنار
کاین عجوز دهر هر دم فتنه آرد بکار
چون عروسان خویش را ر جلوه میدارد ولی
کینه جوزالی بود مکار و زشت و نابکار
تو گمان داری که این شهد است نوشی روز و شب
[...]
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۵ - همچنین در مصیبت
چو شاه تشنه جگر راه کارزار گرفت
پی قتال به به کف تیغ آبدار گرفت
ز وحشت عدم و انقلاب خود عالم
خط امان زدم تیغ پر شرار گرفت
میان معرکه آمد به یک جهان هیبت
[...]