گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه و العشرون

 

زهی عطار از بحر معانی

بالماس زفان در می‌چکانی

ترا زبید بعالم بار نامه

که بر تو ختم شد اسرار نامه

میان چار طان گوژ رفتار

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

مگر می‌رفت آن دیوانه دل شاد

فتادش چشم بر بقال استاد

بدو گفتا که ای مرد نکو نام

شکرداری سپید و مغز بادام

چنین گفتا که دارم هر دو بسیار

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

شنودم من که فردوسی طوسی

که کرد او در حکایت بی فسوسی

به بیست و پنج سال از نوک خامه

بسر می‌برد نقش شاهنامه

بآخر چون شد آن عمرش بآخر

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

بپرسیدم ز پیری سال فرسود

در آن ساعت که وقت رفتنش بود

که همراه تو چیست ای مرد غمناک ؟

چه داری زادِ راهِ منزلِ خاک ؟

جوابم داد کز بی آگهی من

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

 

به وقت نزع پیری زار بگریست

بدو گفتند پیرا گریه از چیست ؟

چنین گفت او که اندر قرب صد سال

دری می‌کوفتم من در همه حال

کنون خواهد گشاد آن در به یک بار

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

نکو گفتست آن درویش حالی

که می‌خواهم سه چیز از حق تعالی

یکی در خواب مرگی با سلامت

دوم در مرگ خوابی تا قیامت

سیم چیزی که گفتن را نشاید

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۷ - الحکایه و التمثیل

 

شنودم من از آن داننده استاد

که چون عبادی اندر نزع افتاد

درآمد پیش او عباسه ناگاه

ز پای افتاده دیدش بر سر راه

ز سیلاب اجل مدهوش گشته

[...]

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل

 

بپرسیدم در آن دم از پدر من

که چونی؟ گفت چونم ای پسر من ؟

ز حیرت پای از سر می‌ندانم

دلم گم گشت دیگر می‌ندانم

نگردد این کمانِ کار‌دیده

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode