گنجور

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مناجات

 

بگیر ای دوست ما را دست امّید

پس آنگه بندگی بین تا، به جاوید

رهایی ده مرا از قید هستی

از این مستیّ و از این بُت پرستی

دلم گردیده دیر بت پرستان

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - منظومهٔ حدیث شریف کساء

 

مرا، طبع اگر نارسا، یا رسا

نباشد گریز از حدیث کسا

گذشتن مرا از حدیثی چنین

بسی دور، باشد ز رأی رزین

ز روح القدس جویم اوّل مدد

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - بهاریه و مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع)

 

غم امسالم افزونتر ز پار است

که در ماه محرّم نوبهار است

مصیبت بیشتر باشد جگر سوز

که افتد روز عاشورا، به نوروز

چو عاشورا و نوروزند، با هم

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اتمام حجّت کردن حضرت سیدالشهدا (ع)

 

باز دیوانه شدم زنجیر کو

من حسین اللّهی ام تکفیر کو

کیست آن کو، می کند تکفیر من

گو بیا که پاره شد زنجیر من

شاه را، گر من نمی دانم خدا

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت

 

پریشان حال مردی از، زر و مال

دل او بود مالامالِ آمال

زبس می بود محتاج و پریشان

ز «کادالفقر» کفری داشت پنهان

چو حالش بود، دَرهم دِرهمی قلب

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » مرثیه

 

چرا فتاده ای، ای نخل نورسیده ی من

سرور سینه ی لیلا و نور دیده ی من

مگر چه شد که چنین اُفتاده ای خاموش

چه واقع است عزیزم که رفته ای از هوش

بپای خیز و بیارای قدّ دلجو را

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » مرثیه

 

بدادم زر، گرفتم در عوض جان

چه جان جان جهان به به چه ارزان

اگر زر، دادم امّا سر گرفتم

به عالم زندگی از سر گرفتم

همین دولت بس اندر نشأتیم

[...]

وفایی شوشتری