گنجور

 
۱
۶۲۷۶
۶۲۷۷
۶۲۷۸
۶۲۷۹
۶۲۸۰
۶۵۶۶
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱ - در مدح حضرت امیر «ع » به پارسی خالص

 

شهی که موردم تیغش اژدهائی بود

هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار

توانم او را خواند آفتاب اگر شاید

کز آفتاب بتابد ستاره هفت و چهار

گه کشیدن بیرنگ آسمان کبود

[...]

۳ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۲

 

نه مه غذای فرزند از خون حیض باشد

پس آبله بر آرد صورت شود مجدر

نه ماهه خون حیضی چون آبله بر آرد

سی ساله خون خلقی آخر چه آورد بر

۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۳

 

دوش در خواب بدیدم که یکی مرد کهن

خفته در گور و بگردنش یکی رشته دراز

آنچنان رشته باریک درازی که بدو

هیچ تشبیه ندانم بجز از رشته آز

گرچه دانستم کاین رشته پیچان بلند

[...]

۳۸ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴

 

خسروا ای که ز ابر احسانت

گشته سیراب کشت آز و نیاز

آفتاب از رخ تو جسته فروغ

آسمان بر در تو برده نماز

آب از جوی رفته را «ارجوا»

[...]

۵۳ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۵

 

آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز

اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز

گشته برابر چهار عید مبارک

آمده از پی چهار طالع فیروز

چار نوید امید و مژده شادی

[...]

۱۵ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۶

 

خداوندا در این فیروز ایوان

صباحت شاد و خرم بخت پیروز

بنانت خامه دارد عنبر آمیز

بیانت نامه آرد دانش آموز

زهی کز بندگی در آستانت

[...]

۱۰ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۷

 

ز«ده مویز» کسی کو طلب کند گندم

چو ابلهی است که جوید ز یاسمین گشنیز

مویز زاده تاک است و نان سلاله خاک

نژاد خاکی خوار است و نسل تاک عزیز

به حکم آنکه خدایم ز اولین فطرت

[...]

۴ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۸

 

خسروا کرده فلک خوار و زبونم چندان

که برون آمدن از خانه ندانم هرگز

خاک در دیده ام افشانده حوادث آنسان

که بجز اشک بصر زو نفشانم هرگز

ور ازین سخت ترم چرخ گلو بفشارد

[...]

۸ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۹ - در تعزیت

 

داورا از پس این غم که ترا رخ بنمود

شادی اندر دل ما رخ ننماید هرگز

تا تو چون غنچه خوری خون و ز غم تنگدلی

خاطر گل به گلستان نگشاید هرگز

تا دل زار تو از داغ برادر ریش است

[...]

۱۶ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۰

 

ز تیز کیان فایده است آن بروت

که چون بادگیر کشد تیغ تیز

بدست بزرگان ز بس ریخت آب

نباشد چنو در جهان آبریز

۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱

 

اگر از جفای محمدعلی شه

بر افتاد بنیاد و بنیان مجلس

شگفتی نباشد که در بوستانها

ز یک باد پژمرده صد شاخ نرگس

حمای سلاطین و شیپور شب را

[...]

۱۵ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲

 

این ز تو شایان و بر بماست سزاوار

اقسم بالخنس الجوار الکنس

بنده درگه امیریست که آمد

در نسب اندر یکی ز دوده افطس

۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳

 

کتاب عاریه دادن به مردمان ندهد

ترا نتیجه جز آه و حسرت افسوس

بود کتاب عروس ای پسر به حجله علم

کسی به عاریه هرگز نداده است عروس

عروس خویش چو دادی به عاریت تا حشر

[...]

۳ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۴ - قطعه در خرابی مجلس ملی و نکوهش محمدعلی میرزا

 

آلوده شاه دامن خود با خون

اندود زر به چهره تابان مس

با گرگ یار شد به گله چوپان

با دزد دوست شد به سرا حارس

در گوش ما هنوز همی غرد

[...]

۱۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۵

 

صنیع الممالک بود طرفه نقشی

که هر بنده را واجب است احترامش

چو دست طبیعت بزندان زهدان

ز ستر عدم خواست دادن خرامش

ز هر کشوری صانعی خواست ماهر

[...]

۱۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۶

 

امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد

که گشت وعده دیدار من فراموشش

گوزن شیر شکارست و چرخ روبه باز

دچار کرده ز افسون به خواب خرگوشش

و یا نگاری سیمین بر و بدیع جمال

[...]

۱۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۷

 

از حکایت سال سیصد و نه

این حدیثم کجا شود فرمش

که چو حلاج را بدار زدند

نه رخش زرد شد نه چهره ترش

چون برآمد فراز دار بقا

[...]

۱۰ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۸

 

ای آنکه مردم گیتی به درو گوهر و لعل

کنند فخر و تو داری شرف به گوهر خویش

توانی آنکه جوانی دهی بچرخ کهن

ز نفخه نفس پاک روح پرور خویش

درین چکامه یکی تهنیت سرودستم

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۹

 

امیر حشمت جادوکش آنکه در گیتی

سپاهیئی است به میدان جنگ مریخش

چو کرد تخلیه تبریز را ز لشکر روس

«امیر حشمت جادوکش » است تاریخش

۲ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - مطایبه

 

دریغ آن ناصرالدین شاه و استبداد دورانش

عزیز حضرت سلطان امین بزم خاقانش

ز فراشان قرمزپوش و دژخیمان بدهیبت

چماق شاطر و چوب قرقچی در بیابانش

گهی در دشت دوشان تپه گه در مشکوی مشکین

[...]

۴ بیت
ادیب الممالک
 
 
۱
۶۲۷۶
۶۲۷۷
۶۲۷۸
۶۲۷۹
۶۲۸۰
۶۵۶۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۳۱۳۰۷