خداوندا در این فیروز ایوان
صباحت شاد و خرم بخت پیروز
بنانت خامه دارد عنبر آمیز
بیانت نامه آرد دانش آموز
زهی کز بندگی در آستانت
شدم دانش پژوه و حکمت اندوز
پی تبریک سال نو در آن بار
زمین را بوسه دادم روز نوروز
همیدون روز دوم نیز سوم
شدم طائف در آن کاخ دلفروز
ولی افسوس دارم کاین سه نوبت
ز بخت خود شدم در ناله و سوز
سپس بستم به تبریک تو این شعر
چو عقدی از عقیق و لعل و پیروز
الا تا گلبن عقل است خود روی
الا تا مجمر هوش است خود سوز
لوای همت از رادی برافراز
چراغ رحمت از مردی برافروز
خجسته فال و فرخ طالعت باد
همایون سال و مه خرم شب و روز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بر رزم دلیران تنگ شد روز
یکی غُرم دونده شد یکی یوز
بوره بلبل بنالیم از سر سوز
بوره آه سحر از مو بیاموز
تو از بهر گلی ده روز نالی
مو از بهر دلآرامم شو و روز
مکن شوخی وفاداری در آموز
ز موش دام در زاغ دهن دوز
جوانی را دلی پر خون جگرسوز
مگر بر دار میکردند آن روز
اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز
اوزن یلداسنا بو در قلاوز
چپانی برک دت قر تن اکشدر
اشیت بندن قراقوزیم قراقوز
اگر ططسن اگر رومین وگر ترک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.