عطار » پندنامه » بخش ۶۱ - در بیان قناعت
با قناعت ساز دایم ای پسر
گرچه هیچ از فقر نبود تلختر
هر سحر برخیز و استغفار کن
فرصتی اکنون که داری کار کن
همنشین خویش را غیبت مکن
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۲ - در بیان سخاوت
در سخا کوش ای برادر در سخا
تا بیابی از پی شدت رخا
باش پیوسته جوانمرد ای اخی
زانکه نبود دوزخی مرد سخی
در رخ مرد سخی نور و صفاست
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۳ - در بیان چار خصلت که کارهای شیطان است
چار خصلت فعل شیطانی بود
داند اینها هرکه رحمانی بود
عطسه مردم چو بگذشت از یکی
باشد آن از فعل شیطان بیشکی
خون بینی نیز از شیطان بود
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۴ - در علامتهای سخت دل
سخت دل را سه علامت یافتم
چون بدیدم روی ازو برتافتم
بر ضعیفان باشدش جور و ستم
هم قناعت نبودش با بیش و کم
موعظت هر چند گویی بیشتر
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۵ - در بیان علامتهای منافق
دور باش ای خواجه از اهل نفاق
در جهنم دان منافق را وثاق
سه علامت در منافق ظاهرست
زان سبب مقهور قهر قاهرست
وعدههای او همه باشد خلاف
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۶ - در بیان علامتهای متقی
سه علامت باشد انرد متقی
کی شود نسبت تقی را با شقی؟
بر حذر باش ای تقی از یار بد
تا نیندازد ترا در کار بد
کم رود ذکر دروغش بر زبان
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۷ - در علامتهای اهل جنت
هر کهرا باشد سه خصلت در سرشت
باشد آن کس بیشک از اهل بهشت
شکر در نعما و صبر اندر بلا
میدهد آیینهٔ دل را جلا
هرکه مستغفر بود اندر گناه
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۸ - در بیان صدقه دادن
گر کنی خیری به دست خویش کن
خیر خود را وقف هر درویش کن
یک درم کان را به دست خود دهند
به بود زان کز پی او صد دهند
گر ببخشی خود یکی خرمای تر
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۶۹ - در نصایح
خوف و اندوه است قوتِ بندگان
غم شود بارِ فرحجویندگان
هر کهرا نبود به دل اندیشهای
عاقبت بر پای بیند تیشهای
از چه موجودی بیندیش ای پسر
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۰ - در بیان صبر
تا شوی در روزگار از صابران
رو مکن از دیدن سختی گران
روی خود گر ترش سازی از بلا
خویش را از صابران مشمار هلا
در بلا وقتی که صابر نیستی
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۱ - در بیان تجرید و تفرید
گر صفا میبایدت تجرید شو
گر خرد داری ز اهل دید شو
ترک دعوی هست تجرید ای پسر
فهم کن معنی تفرید ای پسر
اصل تجریدت وداع شهوتست
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۲ - در فواید صحبت صالحان و اجتناب اهل ظلم
همنشین صالحان باش ای پسر
هم جدا از فاسقان باش ای پسر
جانب ظالم مکن میل از عزیز
ورکنی گردی از آن خیل ای عزیز
رو ز اهل ظلم بگریز ای فقیر
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۳ - در بیان آن کس که دوستی را نشاید
دوست گر باشد زیانکار ای پسر
رو طمع زان دوست بردار ای پسر
هر که میگوید بدیهای تو فاش
دوست مشمارش بدو همدم مباش
دوستی هرگز مکن با بادهخوار
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۴ - در بیان رعایت یتیم و نصایح دیگر
بر سر بالین بیماران گذر
زانکه هست این سنت خیرالبشر
تا توانی تشنه را سیراب کن
در مجالس خدمت اصحاب کن
خاطر ایتام را دریاب نیز
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۵ - در بیان صلۀ رحم و زیارت خویشاوندان
رو به پرسیدن بر خویشان خویش
تا که گردد مدت عمر تو بیش
هر که گرداند ز خویشاوند رو
بی گمان نقصان پذیرد عمر او
هر که او ترک اقارب میکند
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۶ - در بیان فتوت
چیست مردی ای پسر نیکو بدان
اولا ترسیدن از حق در نهان
عذر خواهان مرد پیش از معصیت
باشدش طاعات بیش از معصیت
آنکه کار نیکمردان میکند
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۷ - در بیان فقر و صحبت درویشان
فقر میدانی چه باشد ای پسر
با تو گویم گر نداری زان خبر
گرچه باشد بینوا در زیر دلق
خویش را منعم نماید پیش خلق
گرسنه باشد ز سیری دم زند
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۸ - در بیان انتباه از غفلت
از خدای خویشتن غافل مباش
غافلانه در ره باطل مباش
جای گریه است این جهان دروی مخند
چشم عبرت برگشای و لب به بند
همچو مور از حرص هر سوی مرو
[...]
عطار » پندنامه » بخش ۷۹ - خاتمه الکتاب
هر که آرد این نصیحتها بجای
در دو عالم رحمتش بخشد خدای
ور نیارد این وصیت را بجا
دور ماند بیشکی او از خدا
یا الهی رحم کن بر ما همه
[...]
عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا برنام حی لایزال
صانع اشیاء و ابداع جلال
آن خردبخشی که آدم ذات اوست
جمله اشیا مصحف آیات اوست
خاک را بر روی آب او گسترید
[...]