گنجور

عطار » پندنامه » بخش ۴۱ - در بیان پنج چیز که آب روی از آن می‌‬افزاید

 

می‌فزاید آب روی از پنج چیز

با تو گویم بشنو ای اهل تمیز

چون به کار خویش حاضر بوده‌ای

آب روی خویش را افزوده‌ای

از سخاوت آب روی افزون شود

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۲ - نصایح

 

شد دو خصلت مرد ابله را نشان

صحبت صبیان و رغبت با زنان

ناخوشی در زندگانی ای ولید

مرد را از خوی بد گردد پدید

آنکه نبود مرد را خوی نکو

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۳ - در بیان آن که از دو کس احتراز می‌‬باید کرد

 

از دو کس پرهیز کن ای هوشیار

تا نبینی نکبتی در روزگار

اول از دشمن که او استیزه روست

وانگهی از صحبت نادانِ دوست

خویش را از نزد دشمن دور دار

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۴ - در بیان آنکه خواری آورد

 

چند خصلت آورَد خواری به روی

با تو گویم گر همی گویی بگوی

اول آن باشد که مانند مگس

مردْ ناخوانده شود مهمانِ کس

هرکه مهمان با کسی ناخوانده شد

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۵ - در بیان شش چیز که بکار آید

 

در جهان شش چیز می‌آید بکار

اولاً باری طعام خوش‌گوار

خوش بود یار موافق در جهان

باز مخدومی که باشد مهربان

هر سخن کان راست گویی و درست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۶ - در صفت پنج کس که پنج چیز از ایشان نیاید

 

کس نیاید پنج چیز از پنج کس

یادگیر از ناصح خود این نفس

نیست اول دوستی اندر مُلوک

این سخن باور کن از اهل سلوک

سفله‌ای را با مروّت ننگری

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۷ - در بیان اهل سعادت

 

هر کرا سه کار عادت باشدش

در جهان بخت و سعادت باشدش

تا تواند خیر‌ِ بی‌منّت کند

خویش را مستوجب رحمت کند

دائما گر بیند او عیب کسان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۸ - در بیان رستگاری

 

گر همی‌خواهی که باشی رستگار

رخ مگردان ای برادر از سه کار

اولت دیدن بود حکم قضا‌ش

بعد از آن جستن بجان و دل رضاش

چیست سیوم‌؟ دور بودن از جفا

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۹ - در بیان چهار چیز که از کرامات حق است

 

چار چیزست از کرامت‌های حق

یاد دارش چون ز من گیری سبق

اولا صدق زبان‌ست در سخن

بعد از آن حفظ امانت فهم کن

پس سخا هست از کرامات الله

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۰ - در چار خصلت که ترک کردن می‌‬باید

 

درگذر از چار خصلت زینهار

تا نسوزد مر ترا بسیار نار

لذت عمرت اگر باید به‌دهر

باش دایم بر‌حذر از خشم و قهر

چون نگردد خَلق با خوی تو راست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۱ - در بیان بی‌وفایی جهان

 

در جهان دانی که گردد معتبر‌؟

آنکه او را باک نبود از خطر

کم کند با کس وفا این روزگار

جور دار نیست‌اش با مهر کار

آنکه با تو روز غم می‌بست کار

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۲ - در بیان معرفت الله

 

معرفت حاصل کن ای جان پدر

تا بیابی از خدای خود خبر

هر که عارف شد خدای خویش را

در فنا بیند بقای خویش را

هر که او عارف نشد او زنده نیست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۳ - در بیان ورع

 

در ورع ثابت قدم باش ای پسر

گر همی خواهی که گردی معتبر

خانهٔ دین گردد آباد از ورع

لیک می‌گیرد خرابی از طمع

هر که از علم ورع گیرد سبق

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۴ - در بیان فواید خدمت

 

تا توانی ای پسر خدمت گزین

تا رود اسب مرادت زیر زین

بندهٔ چون خدمت یزدان کند

خدمت او گنبد گردان کند

بهر خدمت هر که بر بندد میان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۵ - در بیان تعظیم مهمان

 

ای برادر دار مهمان را عزیز

تا بیابی رحمت از رحمن تو نیز

مؤمنی کو داشت مهمان را نکو

حق گشاید باب رحمت را برو

هر کرا شد طبع از مهمان ملول

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۶ - در بیان علامتهای احمق

 

سه علامت دان که در احمق بود

اولا غافل زِ یاد حق بود

گفتن بسیار عادت باشدش

کاهلی اندر عبادت باشدش

ای پسر چون احمق و جاهل مباش

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۷ - در صفت علامتهای فاسق

 

هست فاسق را سه خصلت در نهاد

باشد اول در دلش حب فساد

حرفه‌اش آزردن خلق خداست

دور دارد خویش را از راه راست

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۸ - در بیان علامات شقی

 

هست ظاهر سه علامت در شقی

می‌خورد دایم حرام از احمقی

بی‌طهارت باشد و بی گاه خیز

هم از اهل علم باشد درگریز

ای پسر مگریز از اهل علوم

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۹ - در بیان علامتهای بخیل

 

سه علامت ظاهر آمد در بخیل

با تو گویم یاد گیرش ای خلیل

اولا از سایلان ترسان بود

وز بلای جوع هم لرزان بود

چون رسد در ره بخویش و آشنا

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۶۰ - در بیان حاجت خواستن

 

حاجت خود را مجوی از زشت روی

آنکه دارد روی خوب از وی بجوی

مؤمنی را با تو چون افتاده کار

تا توانی حاجت او را برآر

حاجت خود را جز از سلطان مخواه

[...]

عطار
 
 
۱
۱۲۰۳
۱۲۰۴
۱۲۰۵
۱۲۰۶
۱۲۰۷
۶۵۱۳