گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

این دغل دوستان که می بینی

مگسان اند گرد شیرینی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش دوم - قسمت دوم

 

تا چند ز غایت بی دینی

خشت کتبش بر هم چینی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم

 

این که در پهلوی چپ می بینی

به اگر پهلو از او در چینی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

از سادگی و سلیمی و مسکینی

وز سرکشی و تکبر و خودبینی

شیخ بهایی
 

عرفی » ترجیع بند

 

دل بردی و در کمین دینی

با عاشق خود چرا چنینی

پر خون دل و دیده از تو تا کی

تا چند تو خصم آن و اینی

دل بردی و عقل و دین ربودی

[...]

عرفی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۵ - در تمثیل مناظرهٔ ماهی و سمندر با یکدیگر

 

تو کاتش از نقاب ما نه بینی

عدم از بیم بر هستی گزینی

نوعی خبوشانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۲

 

من کیستم درین دشت، آوارهٔ حزینی

صدخار رفته در پا، از هر گل زمینی

از شوق سجده کردن بر آستانهٔ دوست

هر عضو از تن من، چون گل شود جبینی

غافل نیم ز یادت، خاموش اگر نشینم

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۵

 

کاسهٔ ما ز سفال است، خوش این مسکینی

پنجهٔ ما نبود شانهٔ موی چینی

راه شد بسته به حرفش، که به هم چسبیده‌ست

دو لب او چو زبان قلم از شیرینی

نامه را کاغذ ابری کنم از موج سرشک

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

وقوفی دارم از باریک بینی

رگ سنگش نگویم، موی چینی

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

ز شوق بزم او از پیش بینی

کند مژگان خود را موی چینی

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال

 

به خود می پیچد از گوشه نشینی

چو تار زلف خوبان، موی چینی

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال

 

ز غم آسوده ام دارد حزینی

نمی افتد گره بر موی چینی

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۸۰

 

خودآرا را برابر می کند با خاک خودبینی

حنای شهپر پرواز طاوس است رنگینی

قناعت با سفال خویش کن کز ظاهرآرایی

شود آب گوارا ناگوار از کاسه چینی

سپهر سفله بر شیرین زبانان تنگ می گیرد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۳۵

 

از خودی چشم بپوشان اگر اهل دینی

که خدابین نشود دیده هر خودبینی

در سرانجام سفر باش که از سنگ مزار

خیمه بیرون زده خوش قافله سنگینی

سازد از سینه پرجوش جهان را خوشوقت

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » مثنوی: آوازه شناس گشت خامه - از دولت این سرودنامه

 

اگر یک جو شکست افتد به چینی

عشیران را ازو خرمن ببینی

طغرای مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۶۳۸

 

هر نیک و بدی که می‌کنی، می‌بینی

پیوسته گل تلافی‌اش می‌چینی

صد صور دمیدند و نگشتی آگاه

نشنیده کسی خواب به این سنگینی

قدسی مشهدی
 
 
۱
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۶