گنجور

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۰ - شاه حریص ترجمهٔ یکی از قطعات فرانسه

 

شنیدم که نشنید پند وزیر

سوی روم شد پادشاه «‌اپیر»

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۸۲ - مرگ سرخ به از مرگ زرد

 

نگر تا به پاسخ چه گفت آن دلیر:

که گر من شوم بر بداندیش چیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران

 

از پس گوری شد و افکند تیری اردشیر

تیر بگذشت از شکمب گور و آوردش به زیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

هم کنون ز ایرانیان بی گنه جمعی کثیر

مانده‌اند اندرکف بیگانگان زار و اسیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه

 

خود سر قاجار سر ببریده بود زان دار و گیر

نیز فرزند و کسانش زان میان گشتند اسیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه

 

فخر ایران و فراهان خواجه بوالقاسم وزیر

آنکه کلکش وحشیان رارام کردی با صفیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه

 

میر نام آور تقی خان آن وزیر بی‌نظیر

کش اتابک شد لقب زان‌پس که بد میرکبیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷ - صف زندان نمرهٔ یک

 

تنگ و تاریک و سهمناک و قعیر

در و دیوارها سیاه چو قیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی

 

سوی سرچشمه‌ ره گرفت فقیر

خونیانش گرفته در دم تیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۶ - غزل مرادف

 

ناشده گرم خواب‌، چشم حقیر

باز برشد زکام خفته نفیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت

 

وان که ‌ازچون تو خانمی ‌شد سیر

دل به یاری دگر نبندد دیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت

 

زن دلریش بی‌نوای فقیر

گشت هم‌شادمان و هم دلگیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۸ - داستان مرد حکیم

 

عمل هضم دد! به معدهٔ میر

شیر سازی کند از این نخجیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۰ - حکایت مرغ پیر که به دام افتاد

 

چیست موجب که این گروه اسیر

در میانشان نه کامل است و نه پیر

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲۹۰
۲۹۱
۲۹۲
۲۹۳
۲۹۴
۲۹۸
sunny dark_mode