سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳۳ - گفتار اندر رای و تدبیر ملک و لشکرکشی
و گر می بر آید به نرمی و هوش
به تندی و خشم و درشتی مکوش
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳۳ - گفتار اندر رای و تدبیر ملک و لشکرکشی
اگر بر کناری به رفتن بکوش
وگر در میان لبس دشمن بپوش
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۴۱ - گفتار اندر پوشیدن راز خویش
به تدبیر جنگ بد اندیش کوش
مصالح بیندیش و نیت بپوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱ - سر آغاز
به پوشیدن ستر درویش کوش
که ستر خدایت بود پرده پوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۵ - حکایتِ عابد با شوخدیده
گرت عقل و رای است و تدبیر و هوش
به عزت کنی پند سعدی به گوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت
که شبلی ز حانوت گندم فروش
به ده برد انبان گندم به دوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۷ - حکایت درویش با روباه
چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش
ز دیوار محرابش آمد به گوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۰ - حکایت در آزمودن پادشاه یمن حاتم را به آزادمردی
به من دار گفت، ای جوانمرد، گوش
که دانم جوانمرد را پرده پوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۳ - حکایت
یکی گفتش ای پیر بیعقل و هوش
عجب رستی از قتل، گفتا خموش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۴ - حکایت
حکایت به شهر اندر افتاد و جوش
که آن بیبصر دیده بر کرد دوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۸ - حکایت
به فریاد از ایشان بر آمد خروش
تپانچه زنان بر سر و روی و دوش
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت
همی بر فلک شد ز مردم خروش
دماغ از تبش میبرآمد به جوش
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۳ - در محبت روحانی
الست از ازل همچنانشان به گوش
به فریاد قالوا بلی در خروش
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۵ - حکایت در معنی اهل محبت
پریشیده عقل و پراکنده هوش
ز قول نصیحتگر آکنده گوش
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۱۲ - حکایت
چو سودا خرد را بمالید گوش
نیارد دگر سر برآورد هوش
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۱ - حکایت صاحب نظر پارسا
ز برنای منصف بر آمد خروش
که ای یار چند از ملامت؟ خموش
سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۲ - گفتار اندر سماع اهل دل و تقریر حق و باطل آن
سُراینده خود مینگردد خموش
ولیکن نه هر وقت باز است گوش
سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۷ - حکایت توبه کردن ملک زادهٔ گنجه
چنین گفت بینندهٔ تیز هوش
چو سر سخن در نیابی مجوش
سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۷ - حکایت توبه کردن ملک زادهٔ گنجه
ز سویی بر آورده مطرب خروش
ز دیگر سو آواز ساقی که نوش
سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۷ - حکایت توبه کردن ملک زادهٔ گنجه
وگر فاسقی چنگ بردی به دوش
بمالیدی او را چو طنبور گوش