گنجور

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۳ - جواب دادن منصور بایزید را

 

در آنجا هیچ نیست وجملگی هست

ولیکن تا شوی اینجایگه پست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را

 

بپا برخاست آن شوریدهٔ مست

میان خویشتن محکم فرو بست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را

 

که قدرت دوستی صورت اینست

وگرنه کل ترا عین الیقین است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

که او سرخیل ما و پادشاهست

گدایانیم ما او پادشاه است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

هر آنکو پای در بیرون نهادست

قدم در خاک و او در خون نهاده است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

ولیکن او بخود می باز ماندست

چو گنجشکی بدست بازمانده است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید

 

قلم راندیم و دیگر می چه ماندست

اناالحق میزنم دیگر چه مانده است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۲ - سؤال کردن شیخ جنید از منصور در حقیقت شرع

 

یکی ذاتست با تو هرچه هستست

دل وجانم ز دیدار تو مست است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)

 

مثالم آنکه اینجا بیمثال است

نخواهد بود خورشیدم روانست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۴ - تحسین کردن جنید منصور را در اسرار عشق

 

یقین شیخ معظم ایستاده است

دو چشم اندر سوی حضرت نهادست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره

 

جمال یار اینجا بی نشان است

بجز منصور او را کس ندانست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره

 

مرادنیا و بر دین برگ کاه است

که برتر زین مرا خود پایگاهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره

 

همه گفتارها از بهر اینست

همه کردارها از بهر این است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۶ - اسرارگفتن منصور با شیخ کبیر در اعیان

 

جمالم آفتاب هر جهانست

همه ذراتم اینجاگه عیان است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۸ - راز گفتن شیخ کبیر با شیخ جنید(قس) از هواداری منصور

 

وصالش اندر اینجا دست دادست

از آن در کشتن اینجاگاه شاد است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۸ - راز گفتن شیخ کبیر با شیخ جنید(قس) از هواداری منصور

 

همه گفتار او از بهر مرگ است

که این شاه جهان خود کرده ترکست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۹ - جواب دادن جنید شیخ کبیر را درنموداری منصور

 

ولی در باطنش سرّ آله است

ورا اینجاکمال پادشاهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۰ - اسرارگفتن عبدالسلام درحضور منصور

 

ندارد عقل از آن نادان راهست

فتاده این زمان درعین جاه است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور

 

سخن کاینمرد میگوید همان است

که این بیچاره اندر جان عیانست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور

 

منم او را و او با من یقینست

که اودر من حقیقت رازبین است

عطار
 
 
۱
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۴۸۳
sunny dark_mode