گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳

 

تو گفتی که ابری برآمد سیاه

ببارید آتش بران رزمگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۴

 

نخستین که نوک قلم شد سیاه

گرفت آفرین بر خداوند ماه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵

 

هزار اشتر از گنج دینار شاه

چو سیصد ز دیبا و تخت و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵

 

که او داد بر نیک و بد دستگاه

خداوند خورشید و تابنده ماه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

بدانست کان تاج و تخت و کلاه

نبخشد ورا نامبردار شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

مگر گنج و فرمان و رای و سپاه

تو داری برین بر فزونی مخواه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳

 

چو در پیش او انجمن شد سپاه

ز نام‌آوران و ز گردان شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳

 

بمانم چنین هم به فرمان شاه

نخواهم سپاه و نخواهم کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳

 

زن و کودکانش بدین بارگاه

بیاوردم آن گنج و تخت و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

به فرزند پاسخ چنین داد شاه

که از راستی بگذری نیست راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

سپارم به تو تاج و تخت و کلاه

نشانم بر تخت بر پیشگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

همانا شنیدی که کاووس شاه

به فرمان ابلیس گم کرد راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

اگر تخت خواهی ز من با کلاه

ره سیستان گیر و برکش سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

پیاده دوانش بدین بارگاه

بیاور کشان تا ببیند سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

چه باید مرا بی‌تو گنج و سپاه

همان گنج و تخت و سپاه و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۵

 

چگونه کشم سر ز فرمان شاه

چگونه گذارم چنین دستگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۵

 

به هر رزمگه باید او را نگاه

گذارد بهر زخم گوپال شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۶

 

همی رفت تا پیشش آمد دو راه

فرو ماند بر جای پیل و سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۶

 

به یاران چنین گفت کز رای شاه

نپیچیدم و دور گشتم ز راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۶

 

پشوتن بدو گفت اینست راه

بر این باش و آزرم مردان بخواه

فردوسی
 
 
۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۶۴۰