واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مناجات
به پیدایی ذات پنهان تو
به گیرایی ذیل احسان تو
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲
نه این آتش افتاده بر جان تو
که افتاده بر دین و ایمان تو!
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵
نی طاقت وصلت مرا نه صبر در هجران تو
وصلت بلا هجرت بلا ای من بلاگردان تو
در یکدگر افتادهاند از بس شهیدان هر طرف
جای تپیدن کی بود بر کشته در میدان تو
تنها نه من گشتم خراب از جلوه مستانهات
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲
ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو
آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو
محو سبک عنان مژه کافرت شوم
رنگین نشد به خون دو عالم سنان تو
باشد به رنگ جوشش پروانه، گرد شمع
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۵
دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو
زخمم، نمک چش لب شکرفشان تو
جان رفت از میان و به کین بسته ای کمر
نتوان برید، الفت تیغ از میان تو
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۰۲
خوش آنکه پیماید قدح، چشم جفا پیمان تو
از خویش بستاند مرا، گیرایی مژگان تو
صبر گران تمکین من، کوه است و می بازد کمر
چون بگذرد دامن کشان، سرو سبک جولان تو
حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۶ - ذکر تلقین ارشادمآب استادی نوٌر الله مضجعه
بدان تقوی، آن را که اقران تو
نگیرند در حشر، دامان تو
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۵
به دل ها ناوک انداز است دایم ابروان تو
جدا هرگز ندیدم تیر مژگان از کمان تو
به غیر از خویش رفتن چارهٔ دیگر نمی بینم
که باشد بی نشانی یک نشانی از نشان تو
اگرچه پیش از این نشنیده بودم زان دهان حرفی
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱
از غیر، ایمنم، که بود پاسبان تو
خون من اینکه ریخته بر آستان تو
صد رنگ میوه داده نهالت، ولی چه سود
زان میوه تر نکرد لبی باغبان تو؟!
این خط و خال، دشمن دین و دل من است؛
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۰
دست در آفاق یافت نرگس فتان تو
سینه مردم شکافت خنجر مژگان تو
خنده بدریا زنند دیده گریان من
پرده گل بر درد غنچه خندان تو
قدر گهر کرد پست عقد لآلی من
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸ - حدیث:من مات ولم یعرف امام زمانه فقد مات میتة الجاهلیه
بلکه میرد هردم از عصیان تو
آنچه بود و زایدش ایمان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۵ - در بیان اشتیاق به تشرف سرّمن رأی و استمداد از امام عصر ع
ای زن و فرزند من قربان تو
دست کوتاه من و دامان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۹ - در بیان اینکه پیغمبر از پدر مهربانتر است
شغل او تحصیل آب و نان تو
کار این ترتیب قوت جان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۲ - در بیان حدیث لولاک لما خلقت الافلاک
جان فدای خنجر بران تو
من شهید آن لب خندان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۴ - خریدن خاتم انبیاء ص خود را به گردکان
جمله اینها می رسد بر جان تو
وای بر جان و اخوان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۲ - در نکوهش فقهای بی عمل
نان خوریم از سفره ی احسان تو
آب نوشیم از کف عمان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را
من فدای لطفت بی پایان تو
بنده ی شرمنده ی احسان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را
نور بخشد آتش سوزان تو
تا چه بخشد روی نورافشان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۲ - حکایت مدرسی که به جهت حضور شخصی که او را عالم تصور کرد درس نگفت
ما همه گوشیم بر فرمان تو
تشنه لب بر جرعه ی عنوان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۴ - اشاره به قول شاه اولیا در دعای کمیل:فهبنی یا الهی و سیدی و مولای صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک
استخوان و جان من قربان تو
من فدای آتش سوزان تو