گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

برو ز آن سیاهان ابر کوه و راغ

شد انبوه بر بوم چون خیل زاغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق

 

چو طاووس گون روز پرد ز راغ

درآید شب تیره همرنگ زاغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۶ - شگفتی جزیرۀ بند آب

 

به روز آن گهرها چو بشگفته باغ

به شب هر یکی همچو روشن چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۴ - بازگشت گرشاسب و صفت خواسته

 

ز زر و زبرجد یکی نغز باغ

درو هر گل از گوهری شب چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۴ - بازگشت گرشاسب و صفت خواسته

 

هزار دگر کرگان ستاغ

به هر یک بر از نام ضحاک داغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن

 

کرا پر طاووس باشد به باغ

چگونه نهد دل به دیدار زاغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او

 

شبی همچو زنگی سیه تر ز زاغ

مه نو چو در دست زنگی چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

دل تیهو از چنگ طغرل به داغ

رباینده باز از دل میغ ماغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

گلی بد که شب تافتی چون چراغ

به روزی دو ره بشکفیدی به باغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

هزار دگر کرگان ستاغ

به هر یک بر از نام ضحاک داغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۰ - رفتن گرشاسب با نریمان به توران

 

لب چشمه‌ها بر شخنشار و ماغ

زده صف سمانه همه دشت و راغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۱ - صفت رود

 

بد از پیش هر در یکی تازه باغ

پر از گونه‌گون گل‌ چو روشن چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

چنان روشن از می بلورین ایاغ

کز او کور دیده به‌شب بی‌چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

چو پر حواصل برآورد زاغ

برافروخت ز ایوان نیلی چراغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور

 

گه افکند نخچیر بر دشت و راغ

گهی زد به غالوک در میغ ماغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

دهی دید در راه در دشت و راغ

بی اندازه پیرامنش کشت و باغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

ز رنگین سپرها در و دشت و راغ

چنان گشت کز گل به نوروز باغ

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

می زرد بد در بلورین ایاغ

چو در آب پاک از نمایش چراغ

اسدی توسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

چنین گویان همی گشت اندران باغ

دو دیده پر زخون و دل پر از داغ

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان

 

رَز اندر رَز شکفته باغ در باغ

ز خوبی و خوشی وی را که وراغ

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۳۷
sunny dark_mode