گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن

 

الا ای خوش نسیم نوبهاری

تو بوی زلف آن بت روی داری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن

 

درود از من فزون از هر شماری

درود از من فزون از هر بهاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

دلی دارم به دستت زینهاری

ندید از تو مگر زنهارخواری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

همان ابری که باری درد و زاری

ازو بر بیدلانت سنگ باری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

گهی با دوست کردن بردباری

گهی بی دوست کردن زارواری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

چنین بودم که گفتم روزگاری

ببرده گوی کام از هر سواری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین

 

درخت پر گل و باغ بهاری

بهار خرم و ماه حصاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین

 

نهادم دل بدان سان کم تو داری

ز تو فرمان و از من بردباری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

دریغ آن مهر و آن امیدواری

که جانم را بُد اندر مهرکاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

به پای کوه نوشین رودباری

به گرد رود زرین مرغزاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ز رامش بود کبگ کوهساری

چنان کز رنگ شیر مرغزاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ز بی آبی درآمد روزگاری

که در وی خشک شد هر رودباری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

اگر کردم جفا و زشت کاری

تو با من کن وفا و مهر و یاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

بداند هر که در آفاق باری

که یاری داد جان از بهر یاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ز تو دیدم فراوان خوب کاری

مگر بخشایش و آمرزگاری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

جزای من بس است این شرمساری

بلای من بس است این بردباری

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲۵
sunny dark_mode