گنجور

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۸۱ - پادشاهی خسرو پرویز

 

سپهدار ایرانش خواهم بداد

نیارم ز کردار او هیچ یاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۸۱ - پادشاهی خسرو پرویز

 

که از روسبی باشد او را نژاد

بر او روزگار بزرگی مباد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۸۶ - پادشاهی سربار معروف به گراز

 

گراز پلید آن بد بدنژاد

که چون او سپهبد به گیتی مباد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۴ - تأسف بر اوضاع حالیه ایران

 

گروهی همه بد دل و بد نهاد

دل خود به خون کسان کرده شاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۷ - خطاب به اورنگ کیان

 

خجسته بماندی پس از کیقباد

همان درگه طوس نوذر نژاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۷ - خطاب به اورنگ کیان

 

به دوران اکمین کرکس نژاد

همه خاک شامات دادی به باد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۷ - خطاب به اورنگ کیان

 

به وقت جهان جوی ساسان نژاد

جهان را نمودی پر از مهروداد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۷ - خطاب به اورنگ کیان

 

که نفرین بر این بخت ناخوب باد

سزد گر نباشیم از آن هیچ شاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۸ - خطاب به ابنای وطن گرامی

 

کجایند آن نامداران راد؟

همان ملت آسمانی نژاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۰ - در مقام شرح حال گوید

 

که کرمانی راد پاکی نهاد

همه داد مردی و دانش بداد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۰ - در مقام شرح حال گوید

 

نشینند و گویند مردان راد

به نیکی نیارند نام تو یاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۱ - افتخاریه در مقام تحدیث نعمت گوید

 

از آن روی دادم سر خود به باد

که تا خود نباشم به بیگانه شاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۳ - در مقام اندرز و نصیحت ملوک

 

همه کشور آباد سازی به داد

براندازی از بن بد و بد نهاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۴ - خاتمه و تاریخ اتمام کتاب

 

زگفتار فردوسی پاکزاد

بسی کرده ام اندرین نامه یاد

میرزا آقاخان کرمانی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

صبح مؤذن چو کرد وصف تو بر بام، داد

باده روشن بزن، تا به شب از بامداد

گیتی فرتوت شد باز، به عهدت جوان

از سر پیر و جوان سایه تو کم مباد

ای که بود عقل کل طفل دبستان تو

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

چند بباید زدن از داد، داد

دادرس آمد که دهد داد، داد

دکمه علمی که طبیعت گشود

بر همه شاگرد و تو شد اوستاد

کس نشناسد دل آزاده را

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

ای آیت مهر، وی معنی داد

ایزد ز کرم داد همه داد

از، زلف و رخت پیدا و عیان

هم صبح امید هم شام مراد

ای عمر ابد با عمر تو کم

[...]

حاجب شیرازی
 
 
۱
۳۲۶
۳۲۷
۳۲۸
۳۲۹
۳۳۰
۳۴۷