گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

ز یک سو اسب بینی رخ نهاده

ز یک سو پیل بر گردن فتاده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

کمان بر شیر دهقان برگشاده

بره دو پای بر کژدم نهاده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

چو طاوسیست گردون پرگشاده

جهانی خلق را بر پر نهاده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

به صد سختی درین زندان بزاده

بسی جان کنده آخر جان بداده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱۴ - الحکایه و التمثیل

 

چنان بندی‌ست بر جانشان نهاده

که ابروشان نبیند کس گشاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

ز من عیبی که میبینی رضا ده

چو بخریدی مکن عیبم بهاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب

 

نشسته بودم و شمعی نهاده

جماعت سوی من سمعی گشاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

دو گنجش بود در کشتی نهاده

یکی از زر دگر از شاه زاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

به زاری چشم بر صحرا نهاده

وزو فریاد در صحرا فتاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

اگرچه بود گلرخ شاهزاده

ولی شه مات شد از یک پیاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

بخوابش دید لب بر لب نهاده

چو شکّر بر لب گل لب گشاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

دو چشم مور صد حلقه گشاده

ز عنبر بر در پسته نهاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ

 

ز دست تو من کار اوفتاده

بیکبار از دو خر ماندم پیاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ

 

کجا در تو رسد سگ با قلاده

چو تو بر گاو افگندی لُباده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن

 

دهن چون پستهٔ خندان گشاده

شکر بر لعل او دندان نهاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

بگل گفت ای خرد بر باد داده

همانا نیستی تو شاهزاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

تویی چون چشمهٔ نیسان گشاده

منم چون تشنه حالی جان بداده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

تویی تیغی چوآتش برگشاده

منم در پیش تیغت سر نهاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

عروسان چمن برقع گشاده

هزاران بچهٔ بی شوی زاده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

گل شیرین بشکّر لب گشاده

فسون میخواند سر بر خط نهاده

عطار
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۳۰
sunny dark_mode