گنجور

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۰۷

 

الا ای آسمان از من چه دیدی؟

که از کین یار من از من بریدی؟

دو هفته بود وصل یار فایز

تو عمری انتقام از من کشیدی

فایز
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

امروز نیامد به من از دوست بریدی

ناورد از آن لعل دلاویز نویدی

هر روز پیامش سوی رندان سحر خیز

پس زودتر از قافله صبح رسیدی

ای پیک صباگو بوی از خاک نشینان

[...]

صفی علیشاه
 

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر» » شمارهٔ ۵ - در مناجات گوید

 

تو خویش مرا چو آفریدی

در ذات من آنچه بود دیدی

الهامی کرمانشاهی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب

 

ندای علم الاسما شنیدی

جلال آدم مسجود دیدی

صفای اصفهانی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۹۲ - شبنم

 

من از فلک افتاده تو از خاک دمیدی

از ذوق نمود است دمیدی که چکیدی

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۷۹ - مانند صبا خیز و وزیدن دگر آموز

 

موئینه به بر کردی و بی ذوق تپیدی

آنگونه تپیدی که بجائی نرسیدی

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۷۹ - مانند صبا خیز و وزیدن دگر آموز

 

دم چیست پیام است شنیدی نشنیدی

در خاک تو یک جلوه عام است ندیدی

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۲

 

مگر با سروِ قدّان آرمیدی

که پیوند از تُهی دستان بریدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۷

 

تو این آخوند و ملّا آفریدی

تو تویِ چُرتِ ما مردم دویدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۷

 

چرا هر جا که دابی زشت دیدی

برای ما مسلمانان گُزیدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

اگر قائم مقام این نامه دیدی

جلایرنامۀ خود را دریدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳۱ - گفتگو با جوانِ فرنگی مَآب

 

برگو زِ سِبیل خود چه دیدی

کاین سان دم گوش او بریدی

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - به یاد آذ‌ربایجان

 

به هر سنگی که نقش عشق دیدی

ز هر خاکی که بوی خون شنیدی

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » عید نوروز

 

گفتم ای دخت مهین مملکت جمشیدی

عید جمشید است امشب ز چه رو نومیدی؟

سرخ پوشند جهان و تو سیه پوشیدی

عید گیرند همه خلق و تو در نوعیدی

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل

 

بزحمت، خویش را هر سو کشیدی

وزان بار گران، هر دم خمیدی

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۱۶ - یار رمیده

 

ز ما ای گل چه دیدی؟

که دامن در کشیدی

جفا کردی، بخشیدم

وفا کردم، رنجیدی

عتاب تو، بشنیدم

[...]

رهی معیری
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
sunny dark_mode