عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱) سکندر و وفات او
ولیکن غم مخور دو حرف بنیوش
که به از آبِ حیوان گر کنی نوش
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۸) حکایت پیر عاشق با جوان گازر
چنین گفت ای عجب آن پیرِ مدهوش
که هرگز نکنم آن لذّت فراموش
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۹) حکایت آن دزد که گرفتار شد
اگر خونت زند از قهر او جوش
مکن هرگز بلطف او را فراموش
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
اگر شاه جهان بودی وفا کوش
شهستی نه غلامش حلقه در گوش
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
اگر عاشق توئی چندین مزن جوش
تو میباید که باشی حلقه در گوش
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » جواب پدر
در آن موضع که عقل آنجاست مدهوش
اگر کوهست گردد عِهنِ منفوش
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۲) حکایت هارون با بهلول
چو پُر خون اوفتاد این دیگ پُر جوش
مزن انگشت در وی سر فرو پوش
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۳) حکایت مأمون خلیفه با غلام
غلم آنجایگه میبود خاموش
دلش آمد ز شوق بصره در جوش
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۰) حکایت شاهزاده و عروس
ز بس کان شب بشادی کرد مینوش
وجودش بر دل او شد فراموش
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
ظفر میشد ز یک سو حلقه در گوش
ز یک سو فتح و نصرة دوش بر دوش
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
ز سهمش آب دریاها پر از جوش
شدی چون آتش اندر سنگ خاموش
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۳) حکایت آن مرد که از اویس سؤال کرد
چوخواهی گشت همچون کوه خاموش
کفی بر لب چو دریائی مزن جوش
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۳) حکایت عبدالله بن مسعود با کنیزک
کنون من عهد کردم با تو خاموش
که نفروشم ترا، مگری و مخروش
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۳) حکایت عبدالله بن مسعود با کنیزک
تو ای خواجه حدیث من بمنیوش
اگرچه مینیرزم هیچ بفروش
عطار » بلبل نامه » بخش ۲ - رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل
ز خامی میزند آن قلتبان خوش
که خام آوازه دارد پخته خاموش
عطار » بلبل نامه » بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل
مکن عهد و وفاداری فراموش
بیا چون جان شیرینم در آغوش
عطار » بلبل نامه » بخش ۷ - نصیحت گفتن باز بلبل را درآمدن بحضرت سلیمان علیه السلام و ملازمت شاه عادل عالم کردن
سخن از اهل عقل و فهم بنیوش
اگر داری خبر از دانش و هوش
عطار » بلبل نامه » بخش ۹ - جواب دادن بلبل باز را و استغنا نمودن او
شراب عاشقی آن کس کند نوش
که یاد غیر را سازد فراموش
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۱ - عجز آوردن بلبل به پیش باز و دستوری طلبیدن او
بدو گفت ای تو هم نیش و توهم نوش
بمن رسوای عالم پرده درپوش
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۰ - حکایت گربه و موش و باده
اگر عالم همه گردد زره پوش
به نزد من کنند مردی فراموش