عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹
ای زلف تو دام و دانه خالت
هر صید که میکنی حلالت
خورشید دراوفتاده پیوست
در حلقهٔ دام شب مثالت
همچون نقطی سیه پدیدار
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰
ای آفتاب طفلی در سایهٔ جمالت
شیر و شکر مزیده از چشمهٔ زلالت
هم هر دو کون برقی از آفتاب رویت
هم نه سپهر مرغی در دام زلف و خالت
بر باد داده دل را آوازهٔ فراقت
[...]
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۳) حکایت موسی علیه السلام در کوه طور با ابلیس
بیان کردم کنون سحر حلالت
کزین سحرست جاویدان کمالت
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۴) حکایت دیوانهای که گلیم فروخت
اگر بر تو نخواهد گشت حالت
نخواهد بود عمرت جز وبالت
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
بلطفت میکنم این را حوالت
نگه دارش خدایا از بطالت
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل
بپرسیدش که هین چون بود حالت
که میکردند ز من ربک سئوالت
عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
نهٔ خورشید و گرهست این کمالت
چو در گردی پدید آید زوالت
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
سپهسالار دیوان رسالت
امام مسند و صدر جلالت
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
اگر تو هرمزی بر گوی حالت
و یا در خواب میبینم جمالت؟
عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو
دو اسبه دل دوان شد در خیالت
نیافت از هیچ ره گرد وصالت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
وصالم بخش با اندر وصالت
نباشم هیچ جز اندر خیالت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
چو ره دادند در عین وصالت
رسیده یافته عین کمالت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
همه اینجا توئی اندر جمالت
نمودار است اعیان وصالت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
در این آیینه دیدم من جمالت
شدم گویا من از شوق وصالت