نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸
جانا حیوه من زلب می پرست تست
بندم بپا مبند که جانم بدست تست
سوگند بر لب تو که در خطه خطا
گر فته فتد همه از چشم مست تست
ایشوخ دلنشین تو ندانم چه فتنه
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹
آنرا که بپای تو سهی سرو سری نیست
پیداست کش از عالم بالا خبری نیست
شور لب شیرین تو در مشرب زاهد
جستیم از اینواقعه دروی اثری نیست
هر بقعه نه طور است و شجر نخله موسی
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
دلبر من به چهره چون زلف معنبر آورد
مهر نخوشه جا دهد مه به دو پیکر آورد
میوه ندید سرو را کس به جهان تو بوالعجب
از چه گلی که سرو تو میوهٔ شکّر آورد
صد ره اگر بری سرم شعلهٔ شمع پیکرم
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰
گفتم رقم کنم به تو حال دل ملول
رشک آیدم که بر تو فتد دیدۀ رسول
از پند عاقلانۀ مردم دلم گرفت
برقع فرو گشای که حیران شود عقول
این نقد جان و این سرناز ار مصرا گر
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۱۱ - قطعه
آمد آهسته شب به بستر من
دلبری کافت دل و دین است
گفتمش کیست که هان که در شب تار
اینچنین شب روی نه آئین است
اسم شب ده و گرنه دزد دلی
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۲۸
جدا ز گوشۀ چشم تو گوشۀ نگزیدم
که با خیال تو هر ساعتش بخون نکشیدم
بتار طرۀ موئی شکست بال امیدم
سزای من که شب تیره ز آشیانه پریدم
از آن اشاره ابرو و خندۀ لب شیرین
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۳۶
شمیم نافه میدهد نسیم جویبارها
گذشته آهوی ختن مگر ز کوهسارها
شنیده بوی فرودین مگر ز باد عنبرین
بلب گرفته ساتکین ز لاله جو کنارها
اگر نه نرگس چمن کشیده بادۀ کهن
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۴۰
هر شب از یاد خطت از جگر سوختگان
دود آه است که بر دور قمر میگذرد
چشم خونبارهٔ ما آینهٔ طلعت تست
تا بدانی که چه بر اهل نظر میگذرد
من همان روز که رفتار تو دیدم گفتم
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۴۶
در خواب به کف داشتم این طرهٔ پرتاب
ای کاش که بیدار نمیگشتم از این خواب
آن طرّهٔ مشکین تو با سنبل عطشان
وان لعل میْآگین تو با غنچهٔ سیراب
از سنبل عطشان تو سیراب دل از خون
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۴۸
دل که آزاد ز زنجیر بلا و محن است
تار زلف تو و را رشتۀ جانست و تن است
به سر زلف تو سوگند که پیمان تو من
نشکنم گرچه سر زلف تو پیمانشکن است
دل خریدار دو ابروی کجت شد آری
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۷۵
هوای زلف تو تا جا گرفته در دل من
بجز خیال پریشان نبوده حاصل من
ز حیرت تو نماند مرا محال جواب
اگر بحشر رود پرسشی ز قاتل من
خیال روی توام آرزوست شب در خواب
[...]