حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱ - در توسل به حضرت خاتم الانبیاء (ص)
یا خاتم النبییّن، غمخوار عالمی تو
پیش تو چون ننالم؟ از جور آسمانی
از عرض شکوه هرچند، خالی نمی شود دل
از من سخن طرازی، از خامه خون چکانی
ناید نهفتن از من، با لطف شامل تو
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲ - داستان گاو و مسجد
یکی از اهل ورع، گاوی را
جانب مسجد آدینه بخواند
که بیا همره من تا مسجد
گاو از دعوت عابد درماند
گفت با خود که شگفتی ست شگرف
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۳ - تاریخ تولّد میر ضیاء الدّین
مولود عزیز، قرّهٔ العین کمال
افزود کمال، ماه فروردین را
از سال ولادتش، دهد نام، خبر
بشماری اگر، میرضیاء الدّین را
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴ - ماده تاریخ
احرام روضه شیخ، بستیم و شد میّسر
گردید دیده روشن، از نور باهرِ شیخ
سالی که این سعادت، ما را میّسر آمد
تاریخ این زیارت گردید، زایر شیخ
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵ - در عذرخواهی از اتفاق توارد در اشعار
به خدایی که از اشارت کن
عالمی را نموده معماری
که مرا شعر و شاعری عار است
کاش بودم ازین هنر عاری
بارها خواستم کزین ذلّت
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۶ - قطعه دربارهٔ صبر و شکیبایی
شب گذشته، فتادم به خاک کوچهٔ غم
هزار مرحله، ز آرامگاه راحت دور
دلی دیار محبّت، تنی خراب ستم
لبی محیط شکایت، سری لبالب شور
ز گریه هر رگ مژگان چو ابر دریابار
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۷ - در وصف خود و انتقاد از بی هنران
ازچهل سال فزون شد که به شیرین سخنی
من چو خورشید در اقطار جهانم مشهور
آن سرافیل نفس سوخته ام کزتف دل
می دمد از گلوی خامهٔ من نفخهٔ صور
بالد از تربیت نالهٔ من شعلهٔ شوق
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۸ - در وصف خود سروده است
لایق مدح در زمانه چو نیست
خویشتن را همی سپاس کنم
هر چه گویم نه تهمت است و نه لاف
از حسودان چرا هراس کنم؟
کرده باشم مقام خود را پست
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
روزگاریست، عقل می کوبد
کنج آسایش اختیارکنم
در به روی جهانیان بندم
کنج آسایش اختیارکنم
سفر دور مرگ، نزدیک است
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - بثّ و شکویٰ
چون زادم از نتایج علوی به مهد خاک
عنقای قاف همّتم از عرش زد صفیر
بانگی تمام زجر و صفیری تمام اثر
کای شیردل، چو دایه بشوید لبت ز شیر
لب را ز جوی کوثر و تسنیم تر مکن
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - قطعه در شکایت
خون در دلم ازکاوش ایام نمانده ست
این آبله را نیشتر خار مکیده ست
من حمزه نیم در صف این عرصهٔ خونخوار
امّا جگرم هند جگرخوار مکیده ست
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - قطعه در شکوه از بخت
حزین، از جهان دژم، خاطرم
سر و برگ یک موی سامان نداشت
ببین نارسا طالع چاک را
که از تنگی عیش، میدان نداشت
گریبان اگر بود، دامن نبود
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - قطعه در شکایت بعضی از مردم زمان خود
قدر هر سفله، از تو گشت علم
ای سپهر خَم، این چه انصاف است
از تو، امروز کافی الملکیست
هرکه تمغای کون اوقاف است
تا که سگ یافت می شود، ندهی
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - قطعه در صفت دنیاطلبان
دنیاطلبان سهیم خود را
جان منتظرند تا برآید
خواهند فنای یکدگر را
تا کار به مدعا برآید
در ماتم مرگ خر همیشه
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - معنی لفظ حیات
ای چرخ، باید از تو در تن عرصه کم زدن
من اسب طرح دادم، این فیل مات چیست؟
کج بازی تو را سببی نیست در میان
نیرنگ مهر و کین تو با کاینات چیست؟
تا کی ز جوی دیده، کنی تر، لب مرا
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - صحبت نامردمان
افتاده ام به صحبت نامردمان حزین
دور زمانه ام، ستمی زین بتر نکرد
وحشی غزال من، شده هم آخور خران
جوری به کس، زمانه ازین بیشتر نکرد
گردن کشید، از قفسی عندلیب و گفت
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - برای کسی که اشعار او را به سرقت برده است
غزلی برده رندکی از من
که نگویم ز ننگ، نامش باز
سخن عاشقان نمایان است
بوالهوس کی شده ست محرم راز؟
گر نه آیین امتیاز بدی
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - حال ابنای زمان
حیرتی دارم حزین از حال ابنای زمان
کودنی چند، از چراگاه کمی و کوتهی
پوزهء دعوی گشاده ستند در میدان لاف
مبتدی ناگشته، چون گشتند یا رب منتهی؟
دیده از بینش معرا، سینه از ادراک پاک
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - شرم از نارسایی مدح
گشته ست صفحه، دامن دشت ختن حزین
نازم خرام کبک همایون مثال را
در حکم ماست ملک سلیمانی سخن
گوییم شکر سلطنت بی زوال را
نیروی کلک ماست که بالیده از غرور
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - در وصف قلم پرتوان خود سروده است
ریزد شکرین نکته حزین از نی کلکم
کام همه شکرشکنان ساخته شیرین
از غاشیه داران کمیت است کمیتم
اندیشه چو بندد، به کمیت قلمم زین
خونین جگر ازحسرت او، اخطل واعشی
[...]