گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

آدینه مست مرا دید محتسب خراب

می آمدم برون ز خرابات مست بی نقاب

آغاز کرد بی هده گفتن کی ای فلان

از چون تویی خطاست چنین کار ناصواب

آدینه چون به مجلس واعظ نیامدی

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

یارم ز در درآمد و بر من سلام کرد

درباب التفات بسی احترام کرد

دل خود نبود با من و جانم ز بس شتاب

بر پای جست و از سر عزت سلام کرد

پیشش به سر دویدم ودر بر گرفتمش

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۳۶ - حکایت

 

گذر بودمان بر براکوهِ تون

ز شهر آمدیم از سحرگه برون

مصاحب زهر گونه جوقی سوار

کشیدیم القصه تا نوبهار

دهی بود فی الجمله پرداخته

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵۶

 

بر من بگذشت دی پگاهی

سروی و فرازِ سرو ماهی

زیبا بر و گردن و نغوله

آراسته کاکل و کلاهی

آشوبِ دلی هلاکِ جانی

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸۲

 

مرا ناگاه پیش آمد بلایی

خلافِ عقل نازل شد قضایی

دلم گم شد ندانستم کجا رفت

نشانی میدهد هر کس به جایی

تفحّص کردم از قوم مسافر

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۳ - پیغام پنجم شب به روز

 

شب چو بشنید طیره گشت عظیم

گفت: «آه از جفای چرخ لئیم

من چو دریا کشیده‌ام دامن

سر‌بزرگی همی‌کند با من

روز می‌گویدم سیه‌کاری‌!

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب چهارم - در راستی و امانت داری » بخش ۲ - حکایت

 

قوی همّتی از رجال کِبار

که بر وعظ بردی به سر روزگار

به اصحاب تنبیه کردی مدام

که از نفس باید کشید انتقام

بکوشید تا گر ز ساقی دَوْر

[...]

۱۹ بیت
حکیم نزاری