گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز

 

خداوندا در توفیق بگشای

نظامی را ره تحقیق بنمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز

 

چنان کز خواندنش فرخ شود رای

ز مشک افشاندنش خَلُّخ شود جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید باری

 

کواکب را به قدرت کارفرمای

طبایع را به صنعت گوهرآرای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن

 

به عزم خدمتت برداشتم پای

گر از ره یاوه گشتم راه بنمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب

 

درین روزه چو هستی پای بر جای

به مردارْ استخوانی روزه مگشای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر

 

که شاها بیش ازینم رنج منمای

بزرگی کن‌، به خردان بر ببخشای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

یکایک هر چه می‌دانم سر و پای

بگویم با تو گر خالی بود جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

بدان آمد که صد بار افتد از پای

به صنعت خویشتن می‌داشت بر جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

بدان مشگوی مشک‌آگین فرود آی

کنیزان را نگین شاه بنمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین

 

اگر فرمان دهی تا کارفرما‌ی

به کوهستان تو را پیدا کند جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو

 

ز هر سو خیمه‌ها کردند بر پای

گرفتند از حوالی هر کسی جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

ز شادی خواست جَستن خسرو از جای

دگر ره عقل را شد کارفرمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

و گر شبدیز نبود مانده بر جای

به جز گلگون که دارد زیر او پای؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین

 

چو آگه گشت بهرام قوی‌رای

که خسرو شد جهان را کارفرمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزم‌گاه

 

نشسته خسرو و شیرین به یک جای

ز دور آویخته دوری به یک پای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

ولایت را ز فتنه پای بگشای

یکی ره دست‌برد خویش بنمای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

چو شکر گر لبت بوسم و گر پای

همه شیرین‌تر آید جایت از جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

بسان گوسپند کشته بر جای

فروافتاد و می‌زد دست بر پای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

بسا درجا که بینی گَردفَرسای

بود یاقوت یا پیروزه را جای

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهین‌بانو

 

نبود از رای سستش پای‌بر‌جای

که بی‌دل بود و بی‌دل هست بی‌رای

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۲۰