گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶ - در صفت طبایع چهارگانه گوید

 

همو بردبارست کز هر کسی

کشد بار اگر چند بارش بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

به شهری که رفتی نبودی بسی

بدان تا نشانش نداند کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

اگر چند پویی و جویی بسی

ز گیتی بی انده نیابی کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴ - ملامت کردن پدر دختر خویش را

 

بدی گرچه کردن توان با کسی

چو نیکی کنی بهتر آید بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را

 

هنرهاش زآنسان شنیدم بسی

که نادیده باور ندارد کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۰ - ترسانیدن گرشاسب از جادوی

 

بفرمود تا از شگفتی بسی

نمودند گرشاسب را هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۵ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

که گر خواهد او چون تو یابد بسی

دهد جای و جاهت به دیگر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو

 

همیدون به ایرانیان هر کسی

ببخشید دینار و گوهر بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب

 

برآورده شورش ز هر سو بسی

به ساز گریز اندرون هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

گهر گر نبودم هنر بُد بسی

ازین روی را خواستم هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

ندیدندش و جست هر کس بسی

فتادند ازو در گمان هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

بماندند ازو خیره دل هر کسی

بُد از هر زبان آفرینش بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۹ - برگشتن پسر بهو به زنگبار

 

سپاهش هم از زنگیان هر کسی

زن آورد و پیوندشان شد بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۵ - در مذهب فلاسفه گوید

 

اگر خواهی آن جست باید بسی

مگر اوفتد کت نماید کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن

 

نه سیر آید از گنج دانش کسی

نه کم گردد ار زو ببخشد بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن

 

چه چیز آن که یاور نخواهد کسی

چه چیز آن که با یار باید بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن

 

به فرهنگی ار ره تو دانی بسی

رهی نیز شاید که داند کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۹ - صفت جزیره دیگر

 

بگردید مهراج هر سو بسی

همان پهلوان نیز با هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین

 

هزاران رده دید گل هر کسی

ازین تازه گلهای ما مِه بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۵ - صفت جزیره اسکونه

 

و دیگر چو بیمار افتد کسی

در آن دردمندی بماند بسی

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴