گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸

 

ای بروییده به ناخواست به مانند گیا

چون تو را نیست نمک خواه برو خواه بیا

هر که را نیست نمک گرچه نماید خدمت

خدمت او به حقیقت همه زرقست و ریا

برو ای غصه دمی زحمت خود کوته کن

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵

 

ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا

ای دولت و اقبال من و کار و کیا

ای خلوت و ای سماع و اخلاص و ریا

بی‌حضرت تو این همه سوداست بیا

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

دل گفت به جان کای خلف هر دو سرا

زین کار که چشم داری از کار و کیا

برخیز که تا پیشترک ما برویم

زان پیش که قاصدی بیاید که بیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۲ - بیان توکل و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر

 

بعد ازین اندر پی صیدی میا

تا نگردد تلخ بر ما این گیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۱ - تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش

 

خطبهٔ شاهان بگردد و آن کیا

جز کیا و خطبه‌های انبیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس

 

النبی قد رکب معروریا

والنبی قیل سافر ماشیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود

 

در حدیث آمد که تسبیح از ریا

همچو سبزهٔ گولخن دان ای کیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را

 

بی سبب بیند نه از آب و گیا

چشم چشمهٔ معجزات انبیا

مولانا
 
 
۱
۲
۳