فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
همی گردد در این شاهانه بستان
به کام خویش با درگهْپرستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
وز امن عدل او باد زمستان
نریزد هیچ برگی از گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
فرود آمد شهنشه در کهستان
کهستان گشت خرم چون گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
پس آنگه گفت با من کاین زمستان
همی باش و مکن عزم کهستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
گیا هر چند خود روید به بستان
دهندش آب در سایه گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
بتان ماهروی از هر شبستان
گلان مشک موی از هر گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
مرا تا هست ویرو در شبستان
نباشد سوی مروم هیچ دستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى
نشسته ویس بانو در شبستان
شبستان زو شده همچون گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
نیستان گشته پیش او شبستان
چو سروستان زده پیش گلستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
نگر تا تو نپنداری که دستان
به کار آیدت با آن سرو بستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
فریب و حیله و نیرنگ و دستان
بود پیشش چو حکمت نزد مستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم
ازو سه در گشاده در گلستان
سه دیگر در به ایوان و شبستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس
زمستان بود و سرمای کهستان
دو عاشق مست و خرم در شبستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
نشانده خواهرم را در شبستان
برون کرده به دیماه زمستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
پس آنگه رفت بر بام شبستان
نگر زانجا چگونه ساخت دستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
ترا بخشم خراسان و کهستان
تو باشی آفتابم در شبستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
نهفته ماه در ابر زمستان
چو روی ویس بانو در شبستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
خروش شاه بشنید از شبستان
شده آگه از آن نیرنگ و دستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
نگه کن تا چه نیکو ساخت دستان
ز ناگه رفت پنهان در شبستان
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
ندید آن قد ویس اندر شبستان
بهشتی سرو و بار او گلستان