گنجور

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین محمدبن نصر احمد

 

گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست

از خدمت محمدبن نصر احمدست

فرزانه ای که بابت گاهست وبالشست

آزاده‌ای که درخور صدرست ومسندست

با بذل دست بخشش او ابر مدخلست

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح شمس‌الدین بهروز

 

ای بر اعدا و اولیا پیروز

در مکافات این و آن‌شب و روز

بر یکی جود فایضت غالب

وز دگر جاه قاهرت کین‌توز

بذل نزدیک همت تو چو وام

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۹ - در مدح صفوةالدین مریم خاتون

 

ای نهان گشته در بزرگی خویش

وز بزرگی ز آسمان شده بیش

آفتاب این چنین بود که تویی

آشکار و نهان ز تابش خویش

تو ز اندیشه آن سویی و جهان

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱ - در مدح پیروزشاه عادل

 

ای شمس دین و شمس فلک آسمان تو

ای صدر ملک و صدر جهان آستان تو

ای چرخ پست همبر رای رفیع تو

وی ابر زفت همبر بذل بنان تو

آرام خاک تابع پای رکاب تست

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷ - در التماس شراب

 

ایا صدری که از روی بزرگی

فلک را نیست با قدر تو بالا

خجل از قدر و رایت چرخ و انجم

غمی از دست و طبعت ابر و دریا

کله با همتت بنهاده کیوان

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۸ - حکیم در اواخر عمر از ملازمت دربار سلاطین احتراز می‌نموده، وقتی سلطان غور او را طلبید این قطعه را بدو فرستاد

 

کلبه‌ای کاندرو به روز و به شب

جای آرام و خورد و خواب منست

حالتی دادم اندرو که در آن

چرخ در غبن و رشک و تاب منست

آن سپهرم درو که گوی سپهر

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۷ - از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید

 

ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل

که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست

به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند

که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست

وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲۵ - طلب ادرار و راتبه از مخدوم برای یک نفر از شاگردان خود کند

 

ای خداوندی که از روی تفاخر بنده‌وار

نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند

آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو

آز را از بی‌نیازی جاودان قارون کنند

لمعهٔ رخسار جاه و عکس اشک دشمنت

[...]

۱۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۴۸ - در مدح عصمةالدین

 

خداوند من عصمةالدین همیشه

بجز ساکن ستر عصمت مبادی

ز غم جاودان باد در خواب خصمت

تو از بخت بیدار اندی که شادی

تویی عالم داد و دین را مدبر

[...]

۱۶ بیت
انوری