گنجور

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

حلقه چون زد در دی زلفان رخ جانان را

مانا ز گلستان پر گل کرده به دامان را

ای کز اثر خنده دل پرور و جان بخشی

بر کشتهٔ خود بگشا باری لب خندان را

رویت گل و لب شکر، من خسته، تو جان پرور

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

ای آن که خطت سبز، لبت آب حیات است

گرد شکرستان مگر این جوی نبات است

زین لب چه تکلم، چه تبسم، همه شیرین

مانا لب شیرین تو صد کوزه نبات است

یارا نرهانم زخم زلف تو دل را

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

زلف مشکین بین که برعارض پریشان کرده است

روضهٔ اسلام را چون کافرستان کرده است

گه تکلم گه تبسم در لبش از دلبری

یک طبق شهد و شکر اندر نمکدان کرده است

سرو در گل مانده است از حسرت و گل غرق خون

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

به راه دوست کسی سر نهد سبک بار است

اسیر دام محبت مگو گرفتار است

سرم به افسر دارا فرو نمی آید

که افسر سر من خاک مقدم یار است

به هیچ روی ز من وا نمی شود غم دوست

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

مستانه چو از میکده بیرون آید

خون دل عاشقان چو جیحون آید

در بزم دگر منت ساقی نکشم

آن مغ بچه تا با لب می گون آید

از باد وزان طره به رویش گویی

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

هم چو شاهین به هوس بال و پری بگشادم

در سر سیر و تماشا سر خود بنهادم

ز آشیان شهپر سیاره کشی کردم راست

یک نظر جلوه کنان بر سر چرخ استادم

پس آینه چو طوطی به شکر بالیدم

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

السلام ای باغ رویت «جنت المأوا» ی من

السلام ای تار گیسویت شب یلدای من

السلام ای گوشه محراب طاق ابروت

در دو عالم قبله ی من، مسجد الاقصای من

السلام ای گشته در دور خط و خال لبت

[...]

۹ بیت
وفایی مهابادی