گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

یارب در آن کلاله چرا عقل گمره است

کان صد هزار حلقه شب رنگ بر مه است

هم در کنار سایه شمشاد اوست باغ

هم بر کران چشمه خورشید او چه است

نقش بهشت چیست از آن باغ یک گل است

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

یار چون عیسیم به ماه برد

باز چون یوسفم به چاه برد

مردم دیده را عروس رخت

روی بسته به جلوه گاه برد

آینه گر صفای او بیند

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید

و آنچه از خدای خواسته بودم به من رسید

آن مه که کرد طوفی سوی شرف شتافت

وآن گل که رفت سالی چمن رسید

دل رفته بود و جان شده منت خدای را

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

هر آینه که دگر بایدم گزیدن یار

چو یار من ز من و مهر من شود بیزار

چه غم خورم ز پی او که غم نخورد مرا

ز چند گونه توان بر دلی نهادن بار

اگرچه نرگس چشمست و گرچه مشکین زلف

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

ای همچو گل مطیع تو با برگ و بانوان

وی همچو گل حسود تو بیرنگ و ناروان

تو سایه خدائی تا روز حشر باد

در سایه همای سریر ترا مکان

چون ذره اند لشکر منصور بی عدد

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

خورشید چنان نور ندارد که تو داری

ناهید چنان سور ندارد که تو داری

با لاله چون جام گل میگون بستان

آن نرگس مخمور ندارد که تو داری

مه گرچه دهد نور به انگور ولیکن

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت

 

ای ذخر دین و دولت سلطان اهلیت

در حلقه سپهر محلت نگینه باد

ای گشته سعد اکبر باذات تو قرین

با طالعت سعادت کبری قرینه باد

برجیس برموافق جاه تو مهربان

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹ - در شکایت دوستی گفت

 

قبول بین که در این سال سعد دولت و دین

به مهر و کین بر من یک غلام نفرستاد

بلند و پست حدیث مرا محل ننهاد

دروغ و راست به من یک پیام نفرستاد

نهاده گردن و بگشاده لب براق ظفر

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳ - درمدح خواجه امام مروانی گوید

 

دل و جانم یمین دین دارد

که به پاکیش در یمین دارد

کین و مهرش که آن مباد این باد

مزه زهر و انگبین دارد

علم او حجت فلک داند

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳

 

همای عافیت آن روز از قفس بپرید

که در دمادم یک استخوانش صد سگ دید

مشو ز نیک و بد چرخ نیک و بد زنهار

که نیک او ز بد و سر ز پای نیست پدید

بر آسمان و زمین همچو صبح گل هرگز

[...]

۱۰ بیت
سید حسن غزنوی