سید حسن غزنوی
»
دیوان اشعار
»
مقطعات
»
شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت
ای ذخر دین و دولت سلطان اهلیت
در حلقه سپهر محلت نگینه باد
ای گشته سعد اکبر باذات تو قرین
با طالعت سعادت کبری قرینه باد
برجیس برموافق جاه تو مهربان
مریخ برمخالف عهدت بکینه باد
خندان لب مطیع تو همچون پیاله شد
پر خون دل حسود تو همچون قنینه باد
خصم تو گر چو قارون یابد دفینه ای
زیر زمین چو قارون هم با دفینه باد
ور بر شود بر این فلک آبگینه رنگ
پایش ز دست حادثه برآبگینه باد
هر مرغ مدح را که پرد برهوای فضل
ایام تو نشیمن و نام تو چینه باد
هر زر که در خزانه کان سازد آفتاب
بهر فدای جان عزیزت هزینه باد
زر هیچ در خزانه تو نیست ای ملک
زر تو نام نیکو عمرت خزینه باد
ای ذات تو سفینه طوفان روزگار
در پای بود در نظرت این سفینه باد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.