گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱ - گفتار در آفرینش جهان

 

یکی آتشی بر شده تابناک

میان باد و آب از بر تیره خاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸ - زنهار خواستن سه پلوان از بانو گشسب

 

فکند از سرتخت خود را به خاک

زتن جامه خسروی کرد چاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید

 

دو تیغ سمنکش به الماس پاک

که مانند خورشید بد تابناک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۳ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن

 

الف چون شمرده شد این جان پاک

بپرده همه تن فتد در مغاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۲ - جواب دادن فرامرز

 

هم از آتش و آب و وز باد و خاک

درختی بدین گونه رستست پاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۶ - لشکر کشیدن طورگ به جنگ فرامرز

 

شد از سم اسپان دل کوه چاک

پراکنده شد بر رخ شید خاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۹ - نامه افراسیاب به سوی طورگ و فرستادن شیر مرد

 

که بر دست آن دیو بی ترس و باک

فراوان شد از نامداران هلاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۵ - گرفتن فرامرز،تجانو را به خم کمند

 

ستیزنده آن دیو بی ترس و باک

به گردون برافشاند از چهره خاک

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳