گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۵

 

آمد آن رگ زن مسیح پرست

تیغ الماس گون گرفته به دست

کرسی افگند و بر نشست بر او

بازوی خواجهٔ عمید ببست

نیش درماند و گفت: «عز علی»

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

شیخ الاسلام و جمال دین و مفتی المشرقین

سیف حق تاج خطیبان شمع شرع اقضی القضات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

گر ندانی این چنین رمزی که گفتم گوش دار

ور بدانی گوش من زی تست هان ای خواجه هات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

باد جسمانیست کامد جاذب خاک سیاه

عشق روحانیست کامد قابل آب حیات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

تو چو سلمان در عطا هرگز نگشتی گرد «لا»

من چو بوذر در ثنا هرگز نگردم گرد لات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

رو که اندر عالم آرام و جنبش تا ابد

تنت بی‌جنبش نخواهد بود و جانت بی‌ثبات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

زین پس اکنون در نهاد کهتری و مهتری

در ثنا و در عطا از تو صلات از من صلات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

از غرور هر سراب اکنون نجستم چون تراب

قلزم و سیحون و جیحون دجله و نیل و فرات

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

تا بدان روزی که باشی قاضی حسن القضا

در جهان دین تو باشی مفتی و اقضی القضات

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۰ - فی الشکایه

 

در چنین روزگار بانفرت‌

با چنین منعمان دون همّت‌،

سنایی
 
 
۱
۲