یاد آن که جز به روی منش دیده وا نبود
وان سست عهد جز سری از ما سوا نبود
امروز در میانه کدورت نهاده پای
آن روز در میان من و دوست جا نبود
کس دل نمیدهد به حبیبی که بیوفاست
اول حبیب من به خدا بیوفا نبود
دل با امید وصل به جان خواست درد عشق
آن روز درد عشق چنین بیدوا نبود
تا آشنای ما سر بیگانگان نداشت
غم با دل رمیده ما آشنا نبود
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر محبت روا نبود
دوشم نخفت دیده به بالین دل ولی
مسکین دلم به زحمت مردم رضا نبود
اکنون به کودکی که نبودم اسیر عشق
افسوس میخورم که دلم با خدا نبود
گر نای دل نبود و دم آه سرد ما
بازار شوق و گرمی شور و نوا نبود
سوزی نداشت شعر دلانگیز شهریار
گر همره ترانه ساز صبا نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شهریار درباره عشق و وفا نوشته شده است. شاعر به یاد میآورد که هیچ چیز جز محبت و وفاداری وجود ندارد و به مشکلات و دردهای عشق اشاره میکند. او به تجربهها و احساسات خود نسبت به معشوق میپردازد و میگوید که حتی در روزهای سخت و کدورتها، محبت در قلبش میتپد. شاعر lament میکند که حالا که کودک نبود و اسیر عشق است، دلی با خدایش ندارد و از فقدان احساسات واقعی رنج میبرد. همچنین، او به این نکته اشاره میکند که بدون عشق و وفا، شور و شوق در زندگی از بین میرود و شعرش نیز بیحالت خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر میآورم که جز چهره تو، کسی را ندیدم و آن شخص بیوفا، جز خودش چیزی برای ما نداشت.
هوش مصنوعی: امروز که در حالتی نامناسب و کدر به سر میبرم، یاد آن روزی که احساساتم و دوستیام در اوج بود، در دل من جا ندارد.
هوش مصنوعی: کسی دلش را به محبوبی نمیسپارد که وفادار نیست. ولی من مطمئنم که نخستین محبوب من، به خدا، بیوفا نبود.
هوش مصنوعی: دل آرزوی وصال محبوب را داشت، اما درد عشق در آن روزها به قدری سخت و بیچاره کننده بود که درمانی برایش وجود نداشت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دوستان ما با دیگران آشنا نبودند، دل نگران ما با کسی مربوط نبود و غم ما را نمیدانست.
هوش مصنوعی: من از او گذشتم و او هم از من میگذرد، اما با کسی مثل من، نمیتوان بیمحبتی کرد.
هوش مصنوعی: شب گذشته چشمانم روی بالش خواب نرفت، اما دل مظلومم به سختی راضی به رضای مردم نبود.
هوش مصنوعی: اکنون به یاد دوران کودکیام افسوس میخورم که در آن زمان نتوانستم عشق را درک کنم و رابطهام با خداوند خالی بود.
هوش مصنوعی: اگر احساس عشق و دلزدگی در ما وجود نداشت و کشش و نشاطی برای شادی و ابراز احساسات نبود، بازار شور و شوق نیز وجود نداشت.
هوش مصنوعی: شعر زیبا و دلنشین شهریار بدون همراهی ساز و نواهای نسیم، هیچ جلمه و احساسی نداشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اندر زمانه شاه جهان تا جهان بود
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان بود
اندر زمانه شاه جهان تا جهان بود
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان بود
اندر زمانه شاه جهان تا جهان بود
[...]
پاینده باد دولت تو تا جهان بود
چونانکه آنچه خواهی از بخت آن بود
امروز هر نثار که کمتر زجان بود
نه در خور جلالت این آستان بود
گویم کرامتست ، چو خورشید روشنست
گویم قیامتست ، دلیلش عیان بود
زیرا که بازگشت روان سوی کالبد
[...]
یاری کس از کرشمه و خوبی نشان بود
از وی وفا مجوی که نامهربان بود
زانجا که هست خنده گل بلبل خراب
بر حق بود که عاشق روی چنان بود
ای آفتاب، بار دگر چون توانت دید
[...]
کم خور غم تنی که حیاتش بجان بود
چیزی طلب که زندگی جان بآن بود
هیچش ز تخم عشق معطل روا مدار
تا در زمین جسم تو آب روان بود
آنکس رسد بدولت وصی که مر ورا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.