|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و دلربایی گل اشاره میکند و احساسات عمیق عاشقانه شاعر را نسبت به آن بیان میکند. شاعر با توصیف بوی گل و زیباییهایش، عشق و آرزوی خود را به تصویر میکشد و میگوید حتی اگر صبح به باغ گل بروی، یاد و خاطره گل همیشه در ذهنت باقی خواهد ماند. همچنین، اشاره به جذابیت و لطافت گل باعث میشود که احساسات شاعر برانگیخته شود و قلبش در آرزوی آن به تپش بیفتد. در واقع، گل نماد زیبایی و عشق در شعر است.
هوش مصنوعی: دل آشفته و داغ عاشق، به دنبال آرزوی گل نیست و نمیتواند به زیباییهای گل نگاه کند. این در حالی است که اسیر غم و حسرت است و نمیتواند از زیباییهای زندگی لذت ببرد.
هوش مصنوعی: اگر در صبح زود به باغ گل مراجعه کنی، بوی گل تو را به یاد رنگ و عطر گلها خواهد انداخت.
هوش مصنوعی: اگر آن موهای پریشان و خوشبو در نسیم صبح پیچیده شود، بوی گل آنقدر دلنشین خواهد بود که عطر و رایحهاش در فضا پخش میشود.
هوش مصنوعی: چهرهاش به خاطر نوشیدن شراب مانند آتش فشانی شده و دل پر آرزوی من به خاطر این زیبایی، رنگ خون به خود گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای برده آتش رخ تو آب و رنگ گل
با روی تو چرا بودم راه سوی گل
با نکهت دو زلف تو عنبر چه می کنم
با روی تو کجا برم ای دوست بوی گل
زان رو که نیست در گل خوش بو وفا بسی
[...]
آمد بهار و خوشدلم از رنگ و بوی گل
آن به که می کشم دو سه روزی به روی گل
گل دیدم، آرزوی کسی در دلم فتاد
کز دیدنش کسی نکند آرزوی گل
این دم که بوی دلکش گل می دهد نسیم
[...]
حیرت نگر که در بغل غنچه بوی گل
زنجیر پاره می کند از آرزوی گل
تشبیه تا به رنگ تو کردند روی گل
هرگز نمی رود ز دلم گفتگوی گل
امداد رفتن از کف پایی نخواستم
هر چند خوار کرد مرا جستجوی گل
در سر خیال سنبل زلف تو داشتم
[...]
داریم در هوای تو مستی به بوی گل
ما راست باده ای که تو نوشی به روی گل
اندازه سنج رشکم و ترسم ز انتقام
پوشم ز شمع چشم و نبینم به سوی گل
بر گوشه بساط غریبست و آشناست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.