مست تو جلوه گر دهد جام جهان نمای را
آینه جنون کند عقل برهنه پای را
گوش ترانه سنج را مجمر بزم دل کند
ذکر تو نغمه گر شود مطرب خوشنوای را
پردگیان کعبه را ساقی دیر می کند
جام فریب اگر دهی لعل سخن سرای را
بخت سیاه بیدلان جامه کعبه می شود
رهزن دین اگر کنی نرگس سرمه سای را
مرد ره توکلی از پی آرزو مرو
حرص به دام استخوان صید کند همای را
هر نفسی که می کشم لخت دلی در آتش است
شعله به داغ می دهد وقت وداع جای را
اشک نیاز می کند صید کبوتر حرم
دانه دام ره مکن آبله های پای را
همچو اسیر هرکه شد پیرو شوق خویشتن
پنبه گوش می کند زمزمه درای را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: اشعار به توصیف حالتی روحانی و عشق به معشوق اشاره دارد. در این متن، شاعر به زیباییهای عشق و مستی ناشی از آن پرداخته و به تضاد عقل و جنون اشاره میکند. او سخنان خود را با تصاویری از شراب، ساقی و بزمهای دل آراسته است. همچنین به خطرات و دامهایی که در راه رسیدن به عشق وجود دارد، اشاره میکند و توصیه میکند که انسان باید با احتیاط قدم بردارد. شاعر از آتش دل و اشک نیاز برای رسیدن به معشوق صحبت کرده و در نهایت به سرنوشت کسانی پرداخته که در پی شوق خود، به دام میافتند. این اشعار همگی بیانگر عشق و تلاش برای وصل به معشوق و در عین حال هشدار در مواجهه با وسوسهها و خطرات آن است.
هوش مصنوعی: شراب تو زیباییهای جهان را نمایان میکند و دیوانگی عقل را به حالت عریانی درمیآورد.
هوش مصنوعی: گوش سنج، مانند مجمر بزم دل، به یاد تو ترانهای دلنشین و خوش صدا میسازد.
هوش مصنوعی: کسانی که در کعبه عبادت میکنند، معمولاً تحت تأثیر زیباییها و افسونهای دنیا قرار میگیرند. اگر تو بتوانی به آنها کلامی شیرین و دلکش بدهی، میتوانی دلهایشان را به دست بیاوری و از گرفتاریهای دنیا آزادشان کنی.
هوش مصنوعی: اگر ایمان و دیانت را ترک کنی و به دنبال زیباییهای ظاهری باشی، ممکن است که شیاطین و نابکاران به دین تو آسیب بزنند و چیزی که مقدس است، به خطر بیفتد.
هوش مصنوعی: هرگز به دنبال خواستههایت نرو و در پی آنها نباش، زیرا حرص و طمع میتواند تو را به دام بیندازد و مانع از رسیدن به اهدافت شود.
هوش مصنوعی: هر زمانی که نفس میکشم، دلی در آتش میسوزد و این سوختن شدید، در لحظه وداع، به من حسی داغ و سنگین میدهد.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به حاجتهایت، به کبوتران حرم که به دنبال دانۀ خود هستند، توجه کن و از پیادهروی در راهی که پایهایت را آزار میدهد، اجتناب کن.
هوش مصنوعی: هر کس که به عشق و آرزوهای خود اسیر شد، مانند کسی که در دلش چیزی را نمیشنود، گوشهایش را میگیرد و صدای درونیاش را به خوبی میشنود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سر نامه نام تو عقل گره گشای را
ذکر تو مطلع غزل طبع سخن سرای را
آینه وار یافته یکنظر از جمال تو
دل که فروغ میدهد جام جهان نمای را
نسخه ی سحر سامری کاغذ توتیا شود
[...]
حوصله کو که دل دهم عشق جنون فزای را
سلسله بگسلم ز پا عقل گریزپای را
کو دلی و دلیرئی کز پی رونق جنون
شحنهٔ ملک دل کنم عشق ستیزه رای را
کو جگری و جراتی کز پی شور دل دگر
[...]
ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را
وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را
در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل
هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را
محمل راه عشق را دل زفغان درای شد
[...]
گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را
بر بر و دوش سردهی گریه های و های را
گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وانشد
در بن ناخن است نی بخت گره گشای را
نی ز رهی خبر دهم نی به دلی اثر کنم
[...]
ای ز تو شور در جگر کلک شکر نوای را
رشته آه در گره فکر گرهگشای را
سرو ریاض مغفرت آه ندامت است و بس
تا به که مرحمت کند عشق تو این لوای را
تا نکند سعادتش مست غرور، قسمتت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.