ای سر نامه نام تو عقل گره گشای را
ذکر تو مطلع غزل طبع سخن سرای را
آینه وار یافته یکنظر از جمال تو
دل که فروغ میدهد جام جهان نمای را
نسخه ی سحر سامری کاغذ توتیا شود
گر به کرشمه سر دهی نرگس سرمه سای را
در طلب تو دیده ام کاسه ی آب جغد شد
من که ز مغز استخوان طعمه دهم همای را
تیغ زبان عارفان گرد گرفت و همچنان
عشق تو جلوه میدهد خنجر سرزدای را
غایت دستگیری است آنکه چو طایر حرم
بر سر کعبه ره دهی رند برهنه پای را
من زکجا و حالت صوت و سماع صوفیان
گوش نهاده ام همین زمزمه ی درای را
کیست فغانی حزین مست سیاه نامه یی
تا به زبان عارفان وصف کند خدای را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تشبیهات و استعارهها، معشوق را به عنوان منبع الهام و احساس معرفی میکند. او از جمال و وجود معشوق به عنوان علتی برای روشنایی دل و تجلی عشق یاد میکند. همچنین اشاره به تلاش برای فهم و درک عشق دارد و از زبان عارفان، بهویژه در قالب صوفیانه، سخن میگوید. شاعر در نهایت به جستجوی خدا و حقیقت میرسد و به دنبال کسی است که بتواند این تجربه را بیان کند.
هوش مصنوعی: ای سرآغاز این نوشته، نام تو به عنوان عقل و راهگشای مسائل درخشیده است. ذکر تو، آغاز شعرهای دلنشین و زیبا برای سخنوران است.
هوش مصنوعی: چهره تو مانند آینهای است که دل را روشن کرده و جلوهای از زیباییات بر تمام دنیا میتابد.
هوش مصنوعی: هر نوع جادوی سامری میتواند با زیبایی و جاذبه تو تحت تأثیر قرار بگیرد، اگر تو به نرگس چشم خود نگاهی بیندازی و او را با سرمه تزیین کنی.
هوش مصنوعی: در جستجوی تو، چشمانم به اندازه کاسهای آب تاریک و بینور شدهاند. من که از عمق وجودم آمادهام تا جانم را به خاطر تو فدای پرندهی بزرگ و ارزشمندی کنم.
هوش مصنوعی: زبان عارفان به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و در حالی که عشق تو همچنان درخشان است، سرزدن خنجرها را نیز نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هدف اصلی از مدد رسانی این است که مانند پرندهای که بر فراز کعبه پرواز میکند، بتوانی رند بیپای را بهسوی هدف هدایت کنی.
هوش مصنوعی: من از کجا آمدهام و حالتی که دارم، همان زمزمهای است که در صوت و شنیدار صوفیان به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: چه کسی است که مانند فغانی حزین، در مستی و غم، بتواند به زبان عارفان، صفات خدا را بیان کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حوصله کو که دل دهم عشق جنون فزای را
سلسله بگسلم ز پا عقل گریزپای را
کو دلی و دلیرئی کز پی رونق جنون
شحنهٔ ملک دل کنم عشق ستیزه رای را
کو جگری و جراتی کز پی شور دل دگر
[...]
ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را
وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را
در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل
هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را
محمل راه عشق را دل زفغان درای شد
[...]
گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را
بر بر و دوش سردهی گریه های و های را
گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وانشد
در بن ناخن است نی بخت گره گشای را
نی ز رهی خبر دهم نی به دلی اثر کنم
[...]
ای ز تو شور در جگر کلک شکر نوای را
رشته آه در گره فکر گرهگشای را
سرو ریاض مغفرت آه ندامت است و بس
تا به که مرحمت کند عشق تو این لوای را
تا نکند سعادتش مست غرور، قسمتت
[...]
عشق چو پرده بر درد حسن کرشمهزای را
پر کند از شکوه شه آینة گدای را
خیز و بیا و جلوه ده قامت جلوهزای را
حسرت استخوان من طعمه دهد همای را
نیست ز مهر من عجب گر به دل تو جا کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.