گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیر شهرستانی

دلم با سوز پنهانی سری داشت

که چون گردون کف خاکستری داشت

خیالش هم مرا در پرده می سوخت

اگر با خود گمان دیگری داشت

دل ما دعوی اعجاز می کرد

اگر دیوانگی پیغمبری داشت

نشد صید پریشان اختلاطی

جنون در کشور ما لنگری داشت

غبارم عمرها پرواز می کرد

چو دور افتادگی بال و پری داشت

اسیر از خاطر او می گذشتم

اگر باغ فراموشی بری داشت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode