گنجور

 
اسیر شهرستانی

صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست

مو به مویم تا به مغز استخوان پیداست کیست

خار و گل در باغ دل جوش انا الحق می زنند

شبنم یکرنگی این بوستان پیداست کیست

دیده آیینه اختر شناسان کور باد

از غبارم پرده دار آسمان پیداست کیست

برگ برگ این چمن آیینه دار وحدت است

کی گشایم بال جرأت باغبان پیداست کیست

سایه سرو قدت موج تجلی می زند

هر کجا گلشن تو باشی باغبان پیداست کیست

بوی گل گرد کدورت گشته در گلزار ما

نوبهار خاطر نازکدلان پیداست کیست

شش جهت را شوخیش بی جلوه آیین بسته است

گم کنم تا کی نشانش بی نشان پیداست کیست

تهمت بیهوده ای بر جام و ساغر می زنند

غارت جان اسیر ای دوستان پیداست کیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode