گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

واحدیت یکی است از وجهی

احدیت یکی است از همه رو

چون یکی در یکی ، یکی باشد

به همه وجه آن یکی می گو

واحدیت طلب کن از اسما

احدیت ولی ز ذات بجو

غرق دریا شو و بجو ما را

غرق کثرت شو و حباب بشو

محرم راز نعمت الله شو

خوش بگو لااله الا هو

 
 
 
رودکی

چون نهاد او پهند را نیکو

قید شد در پهند او آهو

عنصری

مرد ملاح تیز اندک رو

راند بر باد کشتی اندر ژو

وطواط

شمس دین ، ای ترا بهر نفسی

در جان کهن سعادت نو

ای زبانها بمدحت تو روان

وی روانها بطاعت تو گرو

بر گذشته موافق تو زچرخ

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه