دردمندانیم و مانده بی دوا
همدم و همدرد ما هم درد ما
غرق در دریای بی پایان شدیم
غیر ما دیگر نباشد آشنا
آبرو جوئی بیا از ما بجو
تا بیابی آبروی ما ز ما
رو فنا شو تا بقا یابی ز عشق
بینوا شو تا ازو یابی نوا
بر در میخانه مست افتاده ایم
بی حجاب و فارغ از هر دو سرا
از وجود و از عدم آسوده ایم
باز رسته از فنا و از بقا
رند و سرمستیم در کوی مغان
نعمت الله گر همی جوئی بیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس درد و اندوه عمیق انسانهاست که در جستجوی راهی برای رهایی و آرامش هستند. آنها در دریای بیپایان مشکلات غرق شدهاند و تنها خودشان را درک میکنند. شاعر از کسانی که به دنبال آبرو هستند دعوت میکند که به سوی آنها بیایند و با فنا شدن و عشق ورزیدن، به بقا و نوا دست یابند. او خود را در میخانهای مست میبیند، جایی که بیحجاب و آزاد از دغدغههاست و در حرکت به سوی خوشی و سرمستی در کوی مغان است. در نهایت، دعوتی به جستجوی نعمت و خوشی را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: ما افرادی هستیم که در رنج و درد به سر میبریم و به درمانی دست نیافتهایم. همدم و همدرد ما نیز همانند ما، دردهای مشترکی را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: ما در عمق دریای وسیع و بینهایت غوطهور شدهایم و هیچکس دیگر جز ما دیگر را نمیشناسد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آبرو هستی، از ما بخواه تا تو بتوانی آبروی ما را نیز به دست آوری.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به جاودانگی، خود را فانی کن و از عشق رنجها بپذیر تا بتوانی صدای عشق را بشنوی.
هوش مصنوعی: ما در کنار میخانه با حالتی شاد و بدون حجاب نشستهایم و از هر دو عالم بیخبر و آزاد هستیم.
هوش مصنوعی: ما از وجود و عدم رهایی یافتهایم و از فنا و بقا آزاد هستیم.
هوش مصنوعی: ما در کوی مغان، سرمست و آزاد هستیم. اگر به دنبال نعمت و خوشی هستی، بیا و به ما بپیوند!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای مکارم را یمینت رهنما
وی اکابر را بصدرت التجا
چون تو ناورده ستاره شهریار
چون تو نادیده زمانه پادشا
آسمان از قصر تو گیرد علو
[...]
هرکه سعی بد کند در حق خلق
همچو سعی خویش بد بیند جزا
همچنین فرمود ایزد در نبی
لیس للانسان الا ما سعی
انبیا پس رو بدند او پیشوا
عالمان امتش چون انبیا
تا به شب ای عارف شیرین نوا
آن مایی آن مایی آن ما
تا به شب امروز ما را عشرتست
الصلا ای پاکبازان الصلا
درخرام ای جان جان هر سماع
[...]
حاضران را دل خدا داند کجا
ریش بالان کرده سرها در هوا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.