گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

گر در طلب اوئی ناگه به برت آید

ور گرد درش گردی او در به تو بگشاید

گر آینهٔ روشن اندر نظری آری

تمثال جمال او در آینه بنماید

آن به که تو عمر خود در عشق کنی صرفش

چون عمر عزیز تو پیوسته نمی پاید

ای عقل تو مخموری ، ما عاشق سرمستیم

در مجلس سرمستان وعظ تو نمی یابد

در هر چه نظر کردم چون اوست که می بینم

اقرار به او دارم انکار نمی شاید

تا نور جمال او در دیدهٔ ما بنمود

نوری به جز آن نورش در چشم نمی آید

گفتار خوش سید هر کس که بخواند خوش

آن بزم ملوکانه مستانه بیاراید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode