لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
جام گیتی نما به ما بخشید
می میخانه را به ما پیمود
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
جمع کرده همه به ما بنمود
از ازل تا ابد عنایت او
هست با بندگان و خواهد بود
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
نقش غیری خیال اگر بندی
آن خیالت محال خواهد بود
گر صد است ار هزار جمله یکی
جز یکی نیست بنده را مقصود
وحده لاشریک له گفتم
غیر او نیست شاهد و مشهود
بزم ما مجلسی است شاهانه
سید ما ایاز و او محمود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به لطف و بخشش ساقی (معنایی نمادین از عشق و خداوند) اشاره میکند که در میخانه (محل محبت و عشق) را به روی او گشوده و جام گیتی را به او عطا کرده است. او تأکید میکند که همه چیز به مبدأ وجود و ذات الهی باز میگردد و حقیقت جز یکی نیست. شعر به وحدت وجود و یگانگی پروردگار اشاره دارد و بیان میکند که در بزم معنوی، در کنار سید و بزرگانی از جمله ایاز و محمود، محفل شادی و معرفتی برقرار است. پایان شعر بر وحدت و یگانگی وجود تأکید میکند و هرگونه خیال از غیر را محال میداند.
هوش مصنوعی: ساقی با مهربانی خود بسیار به ما لطف کرد و درب میخانه را به روی ما گشود.
هوش مصنوعی: جهان بزرگ به ما نشان داد و میخانه را به ما عطا کرد تا از آن بنوشیم.
هوش مصنوعی: تمام گنجینههای وجود و عدم را در یک جا جمع کرده و به ما نشان داد.
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، محبت و رحمت او همیشه با بندگانش بوده و خواهد بود.
هوش مصنوعی: اوست که هیچ معبودی جز او نیست، در این خانه غیر از او هیچکس دیگر نیست.
هوش مصنوعی: اگر نقش و تصویر دیگری را در ذهن خود مجسم کنی، دیگر نمیتوانی به خیال خودت دسترسی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: اگرچه شاید هزاران جمله و وضعیت مختلف وجود داشته باشد، اما برای من فقط یک هدف و مقصود وجود دارد که همچون بندهای به آن مینگرم.
هوش مصنوعی: من گفتم تنها اوست و هیچ همتایی ندارد، غیر از او نه ناظری هست و نه مورد مشاهدهای.
هوش مصنوعی: مهمانی ما بهگونهای است که همچون دربار پادشاهی میباشد. سید ما ایاز و او محمود هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملکان را ز آسمان کبود
چون تو هرگز کریم و راد نبود
هرگز از تو کسی بلا نکشید
هرگز از تو کسی جفا نشنود
عید فرخنده باد بر تو ملک
[...]
پیش از این هیچ کار دیگر بود
که شبی مست پیش او بغنود
کو قدم تا بدین طریق رود
یا کجا گوش کاین سخن شنود
آفتاب جلال و عالم جود
که چنو در جهان نشد موجود
خان عادل ، کمال دولت و دین
گوهر کان محمدت ، محمود
آنکه او راست طلعت میمون
[...]
آن ولی عهد دو شه مسعود
شاه عادل مغیث دین محمود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.