غنچه در گلستان تبسم کرد
بلبل از ذوق آن ترنم کرد
ساقی مست می به رندان داد
عاقل از عشق عقل را گم کرد
چشم ما شد منور از رویش
نظری خوش به چشم مردم کرد
خاطرم می کشد به میخانه
این چنین عزم دل مصمم کرد
خوش خیالی به خواب می دیدم
دوش تا روز دل تنعم کرد
عقل بالانشین مجلس بود
عشق آمد بر او تقدم کرد
خم می خوش خوشی به جوش آمد
سید مست میل آن خم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
التفات توام مکرم کرد
لطف تو از غمم مسلم کرد
گورخان را چو گور در خم کرد
رفت از آن گورخانه پی گم کرد
روح را بعد از آن مجسم کرد
بی مدد، نامش ابن مریم کرد
آنکه گردون فراشت و انجم کرد
عقل و روح آفرید و مردم کرد
رشتهٔ کاینات در هم بست
پس سر رشته در میان گم کرد
نیست را هستی توهم کرد
بهر آن نیست هست را گم کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.