ما به تو هستیم و تو هستی به خود
غیر تو را هست نگوید خرد
غیر یکی در دو جهان هست نیست
گرچه نماید به ظهور آن دو صد
ذات یکی و صفتش بی شمار
شیخ یکی خرقهٔ او بی عدد
وحدت و توحید و موحد یکیست
در نظر عارف ذات احد
نور جمالش بنماید عیان
در بصر هر که نباشد رمد
نیست شود هر چه بود غیر او
گر نکند از نفس خود مدد
سید ما با تو نگویم که کیست
در بر ما آینهٔ در نمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن بیانگر مفهوم وحدت و توحید در عرفان است. شاعر تأکید میکند که همه چیز در وجود خداوند واحد و یگانه است و هر آنچه غیر از اوست، واقعاً وجود ندارد. همه موجودات و صفات آن ذات مجرد و نامتناهیاند. برای عارف، مظاهر خداوند روشن و نمایان است، و در حقیقت هر چیزی که غیر از او باشد، در واقع وجود نخواهد داشت. در نهایت، این شعر به اتحاد و همسویی با ذات خداوند میپردازد و نشان میدهد که برتری و حقیقت در یکپارچگی و وحدت نهفته است.
هوش مصنوعی: ما در ارتباط با تو هستیم و تو نیز خود را از دیگران جدا ندان. خرد هیچ چیز غیر از تو را نمیبیند.
هوش مصنوعی: در دنیا فقط یک حقیقت وجود دارد، اگرچه به ظاهر چیزهای زیادی دیده میشود.
هوش مصنوعی: خداوند یکی است و صفاتش بینهایت و متنوع هستند. شیخ نیز یک شخص است، اما لباس و ظاهر او به تعداد بیشماری میتواند متفاوت باشد.
هوش مصنوعی: در دیدگاه عارف، مفهوم یکپارچگی و یکتایی خداوند و کسانی که به این یگانگی ایمان دارند، به یک معناست؛ همگی به ذات بیهمتای خدا اشاره دارند.
هوش مصنوعی: آنکس که به بینایی حقیقتی ندارد، نمیتواند زیبایی و نور چهرهاش را به وضوح ببیند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز او باشد، از بین میرود، اگر او به ما از درون خود کمک نکند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی در حضور ما به اندازهای باارزش و مهم است که نمیتوانیم به راحتی دربارهی او صحبت کنیم. مانند آینهای که در درون نمد پنهان شده، او نیز وجودش را در لایههای دیگری از زندگی ما میپوشاند و نمیتوان به سادگی به ماهیت واقعیاش پی برد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرخ چنینست و بدین ره رود
لیک ز هر نیک و ز هر بد نوند
زندهٔ نام جبروتش احد
پایه تخت ملکوتش ابد
دل ز غم عشق تو کی جان برد؟
تا که جفای تو برین سان بود
دست کش از دامن تو کوتهست
هر نفسی سوی گریبان برد
لذّت جان کی بود آنرا که او
[...]
طبع تو را تا هوس نحو کرد
صورت صبر از دل ما محو کرد
ای دل عشاق به دام تو صید
ما به تو مشغول و تو با عمرو و زید
روز پدید آرد و روزی دهد
خلق جهان را به کرم نیک و بد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.