کرمش گنج بی کران باشد
آب رحمت به جام جان باشد
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
بر سر و پای عاشقان باشد
ابر چون آبروی دریا دید
آب بر روی ما روان باشد
خوش گلابی به صورت و معنی
بر رخ خوب همگنان باشد
می چو در جام ریخت ساقی ما
هر چه در جام باشد آن باشد
رشحهٔ نور خود به ما پاشید
ابداً بر همه چنان باشد
نعمت الله جواهر توحید
بر سر جمله عاشقان باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره رحمت و نعمتهای الهی است. کرم خداوند بیپایان و آب رحمت او روح و جان مخلوقات را سیراب میکند. عشق و محبت در وجود عاشقان به مانند گنجی گرانبهاست. ابر به عنوان نمادی از رحمت، بر روی زمین جاری میشود و زیبایی و معنای واقعی را به همگان میدهد. ساقی به مانند مینوشی دلچسب است که هرچه در جام خود میریزد به عشق و محبت مربوط میشود. نور و برکت الهی بر عاشقان میتابد و نعمتهای توحید خداوند بر سر همه گشوده است.
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی او مانند گنجی بیپایان است و رحمتش مانند آبی است که جان انسان را سیراب میکند.
هوش مصنوعی: دنیای مادی و وجود آن برای عاشقان مانعی محسوب میشود و سر و سامان آنها را مختل میکند.
هوش مصنوعی: ابر، وقتی زیبایی دریا را میبیند، به یاد ما میافتد و آب بر روی ما میریزد.
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و دلنشینی یک فرد اشاره دارد که نه تنها از نظر ظاهری جذاب است، بلکه ویژگیهای معنوی و اخلاقی خوبی هم دارد. به عبارت دیگر، او هم از نظر چهره و هم از نظر شخصیت برای دیگران خوشایند و مطلوب است.
هوش مصنوعی: ساقی ما میریزد در جام و هر چه در آن ظرف وجود دارد، همان است که باید وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: به ما بخشی از نور و روشنی خود را ارزانی دارید، تا همه جا را روشن کند و به همین صورت ادامه یابد.
هوش مصنوعی: در دل هر عاشق، گنجینهای از ایمان و یکتاپرستی وجود دارد که بهترین و ارزشمندترین نعمت الهی به شمار میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجلس شاه را چنان باشد
که بدن را لطیف جان باشد
هر چه گویی گر آنچنان باشد
صفت عشق غیر از آن باشد
رنگ عاشق چو زعفران باشد
هرکه عاشق بود چنان باشد
روی فارغدلان به رنگ بود
رنگ غافل چو ارغوان باشد
قاصد عشق او ز ره چو رسید
[...]
دلبرم تا ز من نهان باشد
جوی خون بر رخم روان باشد
ور نهان باشد او زمن چه عجب
کوچوجانست و جان نهان باشد
یار بی خوی خوش نکو ناید
[...]
غم چو می راحتِ روان باشد
چون رضای تو در میان باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.