بشنو ای دوست این سخن از دوست
به حقیقت حقیقت همه اوست
همه عالم وجود از او دارند
لاجرم هرچه باشد آن نیکوست
تار و پود وجود می نگرم
می نماید دو تو ولی یک توست
زلف او مشک ناب می ریزد
مجلس ما ز بوی خوش خوشبوست
ذره از آفتاب روشن شد
ذره ذره ببین که آن مه روست
نزد یارم کجا بود اغیار
نبود دوستدار او جز دوست
نعمت الله که سید الفقراست
میر میران به پیش او انجوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ارتباط عمیق و حقیقتی میان دوست و دوستدار میپردازد. شاعر اعلام میکند که حقیقت و وجود به طور کلی از خداوند ناشی میشود و هر چیزی که وجود دارد، خوب و زیباست. او به تأمل در زیباییهای وجود میپردازد و میگوید که اگرچه به نظر میرسد که دوگانگی وجود دارد، اما در نهایت همه چیز یکی است. همچنین به بوی خوش عشق و محبت اشاره میکند و در نهایت، به مقام بالای دوستان واقعی و نعمتهای الهی اشاره دارد. این شعر در واقع تجلی عشق و اتحاد را وصف میکند.
هوش مصنوعی: ای دوست، به این سخن که از دوست میگوید گوش بسپار که در واقع، حقیقت واقعی فقط اوست.
هوش مصنوعی: تمامی موجودات در جهان از او سرچشمه میگیرند، بنابراین هر آنچه که وجود دارد، زیبا و نیکوست.
هوش مصنوعی: در وجود من، چیزهایی را مشاهده میکنم که به نظر میرسد دو هستند، اما در واقع تنها یک چیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: موهای او مانند مشک خالص عطری دلانگیز به فضا میپاشد و همین باعث میشود که مجلس ما پر از عطر خوشبو باشد.
هوش مصنوعی: یک ذره از آفتاب درخشان شد، حالا ذره ذره ببین که آن ماه چقدر زیباست.
هوش مصنوعی: نزدیک یارم که هیچ غریبهای در آنجا نیست و جز دوستان او کسی دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: نعمتالله که بهترین و برترین فقراست، مانند فرماندهای است که دیگران در برابر او سر تعظیم فرود میآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمر کاک را که خواهد گفت
کای عزیز و گزین برادر دوست
در هوای من اردل تو دوتاست
دل من در هوای تو یک توست
مهر هر کس کهن کهن گشته
[...]
هر چه درکل کون کهنه و نوست
هست مفعول و فاعل همه اوست
صاحبا ماجرای دشمن تو
که کسش در جهان ندارد دوست
گفتهام در سه بیت چار لطیف
زان چنانها که خاطرم را خوست
طنز میکرد با جهان کهن
[...]
ای کریمی که در جهان کرم
بخشش بی ریات عادت و خوست
میزبانی است تازه روی گفت
که همه پشت گرمی من ازوست
پشتم از خدمتت دوتاست چرا
[...]
بالله ار بر تنم بدرّی پوست
هیچ دشمنت را ندارم دوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.